ای صدر دین و از امیر معزی نیشابوری قصیده 429
1. ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو
وی فخر ملک و رونق ملک از لقای تو
...
1. ای صدر دین و نصرت دین در بقای تو
وی فخر ملک و رونق ملک از لقای تو
...
1. نوبهار و آفتابی ای مبارک پادشاه
نوبهار ملک و دین و آفتاب تخت و گاه
...
1. گشادهروی و میان بسته بامدادِ پگاه
فروگذشت به کویم بتی به روی چو ماه
...
1. گرفت صدر وزارت جمال و حشمت و جاه
به دین و دانش و داد وزیر شاهنشاه
...
1. صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
...
1. شاها به خدمت آمد فرخنده مهرگانی
وز فرخی و شادی آورد کاروانی
...
1. فرخنده باد و میمون بر شاه عیدِ اَضحی
سلطان جلال دولت خسرو معزّ دنیی
...
1. ای تو را بر مه و زهره ز شب تیره ردی
زهره از چرخ به زیبایی تو کردندی
...
1. ایا تن تو همه ساله پیش روح فدی
به سوی مادرت از آسمان رسیده ندی
...
1. تا به سلامت به حِلّه آمد سَلْمیٰ
خُلد شد از خرّمی چو جنّت ماوی
...
1. هست گویی به حکم بار خدای
آفتاب اندر این خجسته سرای
...
1. شهریارا بر سر دولت نثاری کردهای
در بهار از شادی و رامش بهاری کردهای
...