49 اثر از قصاید امیر معزی نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید امیر معزی نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار امیر معزی نیشابوری / قصاید امیر معزی نیشابوری

قصاید امیر معزی نیشابوری

1 سمن‌ْبری که دلم تنگ ‌کرد هم‌چو دهان صنوبری که تنم موی کرد همچو میان

2 زلاغری و ز تنگی همی نداند باز تن مرا ز میان و دل مرا زدهان

3 بت من است نگاری که قامت و دل اوست ز راستی و ز ناراستی چو تیر وکمان

4 اگر میان کمان آشکار باشد تیر ز نادر است کمان در میان تیر نهان

1 یک امشب زبهر من ای ساربان زدروازه بیرون مَبَر کاروان

2 درنگی بکن تا من از جان و دل ز جانان و دلبر بپرسم نشان

3 که تیمار دلبر ز من برد دل که اندوه جانان ز من برد جان

4 زمن جان و دل چونکه بیرون شدست به دروازه بیرون شدن چون توان

1 همی تا دولت و ملک است در ایران و در توران ملک‌سنجر خداوندست در توران و در ایران

2 جوان دولت جهانداری که از اخبار و آثارش بیفروزد همی دولت بیفزاید همی ایمان

3 سپاهش درخراسان‌ است و اخبارس به قسطنطین رکابش بر در مروست و آثار به ترکستان

4 به قسطنطین همی نالد ز بیم تیغ او قیصر به ترکستان همی نازد به فر بخت او خاقان

1 بت من است نگاری‌ که قامت و دل آن ز راستی و ز ناراستی است تیر و کمان

2 اگر میان‌ کمان آشکاره باشد تیر نهاده است کمان در میان تیر نهان

3 اگر نه چشم من و چشم یار کردستند ز بهر دوستی و مهر بیعت و پیمان

4 چرا فرستد آن آب خویشتن سوی این چرا فرستد این خواب خویشتن سوی آن

1 خدای ماست خداوند آسمان و زمین منزه از زن و فرزند و از همال و قرین

2 مُقَدِّری که بر او نسپرد سپهر و نجوم مُصَوِّری‌که بر او نگذرد شهور و سنین

3 مؤثری‌ که به تأثیر صنع و قدرت او محل روح شود نطفه در قرار مکین

4 وز اندرون سه ظلمت که هر سه پنهان است بود به تقویت او حیات و قوت جنین

1 آن غالیه گون‌ زلف بر آن عارض گلگون شیری است درآویخته از عاج و طبرخون

2 وان خط سیه چون سپه مورچگان است بر برگ‌ گل و برگ سمن‌ کرده شبیخون

3 ای بر لبِ شیرین تو عابد شده عاشق وی بر خط مشکین تو زاهد شده مفتون

4 نخلی است تو را ساخته از سیم و بر آن نخل از لعل رُطَب ساخته وز غالیه عَر‌جون

1 عید قربان و ماه فروردین هر دو با یک دگر شدند قرین

2 شد مُصلّی از آن چو چرخ بلند شد گلستان ازین چو خُلد برین

3 آن زمین لانه‌رنگ کرد از خون وین پر از لاله کرد روی زمین

4 راغ از آن پر عقیق و مرجان شد باغ از این پربنفشه و نسرین

1 آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین بوستان از فر او گردد چو فردوس برین

2 نافه‌های مشک بشکافد چو عطاران هوا رزمه‌های حله بگشاید چو بزازان زمین

3 لعل با مرجان برآمیزد درخت ارغوان لولو از مینا برانگیزد درخت یاسیمین

4 شاخ‌گل با جام مُل در بزمها گردد ندیم جام‌مل با شاخ‌گل در باغهاگردد قرین

1 فزود قیمت دینار و قدر دانش و دین به شهریار زمان و به پادشاه زمین

2 شه ملوک ملک شاه دادگر ملکی که روزگارش بنده است وکردگار معین

3 پناه هفت زمین که اختران هفت سپهر به صد هزار قِرانش نیاورند قرین

4 نه از ستایش او خالی است هیچ مکان نه از پرستش او فارغ است هیچ مکین

1 نوروز بساط نو گسترد به گلزاران وز باغ بساط دی بربود چو عیاران

2 بشکفت بهار نو شرط است شکار نو ما و می و یار نو بر دامن کهساران

3 خوش‌گشت کنون عالم شادند بنی‌آدم دلها همه شد خرم خاصه دل میخواران

4 شد باغ پر از دیبا شد دشت پر از مینا بر هر دو بود زیبا می‌خوردن هشیاران

آثار امیر معزی نیشابوری

49 اثر از قصاید امیر معزی نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید امیر معزی نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی