جهان را یادگارست از امیر معزی نیشابوری قصیده 394
1. جهان را یادگارست از سلاطین
شه ایران و توران ناصرالدین
...
1. جهان را یادگارست از سلاطین
شه ایران و توران ناصرالدین
...
1. نگار من خط مشکین کشید بر نسرین
خطاکشید به نسرین بر آن خط مشکین
...
1. شد خراسان بهسان خلد برین
در راحت گشاد روحِ امین
...
1. در زلف تو گوییکه فکند ای صنم چین
چندان زره و حلقه و چندان شکن و چین
...
1. عید قربان و ماه فروردین
هر دو با یک دگر شدند قرین
...
1. ای به ملک و دولت و شاهی سزای آفرین
وز هنرهای تو خشنود ایزد جانآفرین
...
1. آمد آن فصلی کز او خرم شود روی زمین
بوستان از فر او گردد چو فردوس برین
...
1. فزود قیمت دینار و قدر دانش و دین
به شهریار زمان و به پادشاه زمین
...
1. آفرینباد آفرین بر خسرو روی زمین
سایهٔ یزدان ملکشاه آفتاب داد و دین
...
1. بیافرید خداوند آسمان و زمین
دو آفتاب که هر دو منورند به دین
...
1. ای ساقی نو آیین پیش آر جام زرین
می ده به دست سلطان بر یاد فتح غزنین
...
1. همچو خورشید فلک روشن همی دارد زمین
رای خاتون اجل زین نساءالعالمین
...