شکست دور سپهرم بپایمال از اثیر اخسیکتی قصیده 59
1. شکست دور سپهرم بپایمال ز حیر
بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر
...
1. شکست دور سپهرم بپایمال ز حیر
بریخت خون جوانیم غبن عالم پیر
...
1. ای بزم جهان آرا، ای جشن جنان پیکر
در رشک رخت حورا در رشک، میت کوثر
...
1. زهی مناقب مجد تو در جهان مشهور
بدور دولت تو، رایت هدی منصور
...
1. ای جزع تو، هم نیام و هم خنجر
وی لعل تو، هم شراب و هم ساغر
...
1. بزمی است ز لطف خلد پیکر
حورانش بکف در آب کوثر
...
1. خاتون زمان بدست شبگیر
برداشت ز چهره پرده قیر
...
1. سنبل بدمید از گل آن سر و صنوبر
آباد صنوبر به چنان سنبل نوبر
...
1. کجاست راوی اخبار و ناقل آثار
بیا و قصه پیشینکان تمام بیار
...
1. خجسته جشن عرب کرد سایه بر جمهور
بلند سایه او روی بند چشمه حور
...
1. چون کرد دیده بان افق چشم خفته باز
میگفت با سیاهه ظلمت، سپیده راز
...
1. کوی ظفر اقبال تو بر بود ز هرکس
المنته لله تعالی و تقدس
...
1. ای جره ی صید جای دانش
پرواز گهت و رای دانش
...