هر سخت سخن که تلخگویی از اهلی شیرازی رباعی 289
1. هر سخت سخن که تلخگویی دارد
در سینه خلق تخم کین میکارد
1. هر سخت سخن که تلخگویی دارد
در سینه خلق تخم کین میکارد
1. هر ذره که صبر یار خود خواهد کرد
خورشید فلک شکار خود خواهد کرد
1. مستی که ندامت از شرابش باشد
ور ترس خدا دلی کبابش باشد
1. تا ظلمت محنت بنهایت نرسد
برق طرب از شمع هدایت نرسد
1. هر صحبت مستیی خماری دارد
هر باغ خزانی و بهاری دارد
1. آنان که بخلق از ره معنی نگرند
کی خلق خدا چو یکدیگر میشمرند
1. عاقل ز حسود خود حذر خواهد کرد
کو ازره چشم بد نظر خواهد کرد
1. این مدعیان کی بشکایت ارزند
نامردم اگر هم بحکایت ارزند
1. خاکی که چو گرد گرد درها گردد
هیهات که سرمه نظرها گردد
1. نو کیسه که همچو غنچه زرناک شود
گر کیسه گشاییش جگر چاک شود
1. گر پیش سخی شب زر گردون باشد
صبح از کف او تمام بیرون باشد
1. درویش سخی را همه کس یار بود
وز منعم ممسک همه را عار بود