1 هر چیز که نوبهار و نوبر باشد چون پیر شود ضعیف و لاغر باشد
2 اما می تلخ وعشق شیرین دهنان هر چند کهن شود جوان تر باشد
1 این مدعیان کی بشکایت ارزند نامردم اگر هم بحکایت ارزند
2 در ارزششان اگر کنی غایت جهد گو ز سگ تو غایت غایت ارزند
1 از مستی شد ملک نگون خواهد بود هر گوشه هزار دزد و خون خواهد بود
2 هرگاه که باغبان بود مست و خراب پیداست که حال باغ چون خواهد بود
1 ایخواجه که فهم نکته سنج است ترا چند از پی زر دوی چه رنج است ترا
2 چون از زر و مال غیر روزی نخوری انگار که صد هزار گنج است ترا
1 گلزار جهان که غیر خارش نبود امید گلی ز نوبهارش نبود
2 صاحب نظر اعتبار کاهیش نکرد کورست که چشم اعتبارش نبود
1 هر چند که دل بوصل دادیم نشد کاری که بر او نظر گشادیم نشد
2 القصه به رغم آرزوی دل ما هر چیز که دل بر او نهادیم نشد
1 پرسید کسی که آخر آیا چه شود وین جان بکجا رود تن ما چه شود
2 گفتم ز من ایمدعی اینحال مپرس جانت که برآید بنگر تا چه شود
1 از بس که دلم پیام او میشنود و اوصاف مه تمام او میشنود
2 چشم از همه رویی رخ او مینگرد گوش از همه گوشه نام او میشنود
1 ای نخل جوان درین چمن با گل و خار چون سبزه مکن زبان درازی زنهار
2 سر نه چون سمن در قدم سرو و چنار تا پیر شوی حرمت پیران میدار
1 بیگانه وشی با من دیوانه چه سود گنج از دگران و خانه ویرانه چه سود
2 نخلی که خون دل منش پروردم گر زانکه رطب دهد به بیگانه چه سود