8 اثر از قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 ساقیا جام تو از آب حیاتش چه کم است می حیات ابد و ساغر می جام جم است

2 اینچه جام است و می صاف که از پرتو اوست عکس خورشید که در آینه صبحدم است

3 اینچه نقشست و رقم اینچه سوادست و بیاض که سواد نظرم سوخته این رقم است

4 اینچه خط است که سرچشمه حرفیکه دروست چشمه آب حیاتی ز صفای قلم است

1 آن مبدعی که چشمه نطق از زبان گشاد قفل در سخن بکلید زبان گشاد

2 آن پادشاه کز کرم و ذره پروری در پیش ذره ذره چو خورشید خوان گشاد

3 در بارگاه شوکت خورشید پرتوش از شرق تا به غرب فلک سایه بان گشاد

4 بر تشنگان ملک عدم دست رحمتش از خاک چشمه چشمه آب روان گشاد

1 صبح سعادت دمید حق در دولت گشاد پرتو مهر علی بر همه عالم فتاد

2 من سگ شاهیکه شیر سنگ شد از خشم او سنگ شود هر کرا نیست بدین اعتقاد

3 خواه در اسلام و دین خواه در ایام کفر مشکل هر کس که بود شاه ولایت گشاد

4 چشمه آبی که شد جمع در و هفت بحر صورت تیغ علی است منبع سبع شداد

1 منت ایزد را که صنع او ز گل خار آورد خاک ما از قطره آبی پدیدار آورد

2 از هوا در گنبد سرها صدایی افکند تا به حکمت مشت خاکی را بگفتار آورد

3 قدرت او ساخت در ترکیب تن هر گوشه یی مفصلی گردان که چونگردون برفتار آورد

4 در خیال صورتی کز قطره آب آفرید نقشبندان خرد را رو بدیوار آورد

1 تا خلافت بر بنی آدم ز حق تفضیل شد سکهٔ دولت به نام شاه اسمعیل شد

2 چونخلیل بت شکن در عالم صورت به تیغ هرچه نقصان کرد دین را موجب تکمیل شد

3 آفتاب عزمت از مشرق بمغرب چون شتافت راه پانصد ساله در یک روز بی تعجیل شد

4 نعره تکبیر او در آسمان غلغل فکند بلکه تکبیرش ملک را باث تهلیل شد

1 شکر خدا که مژده راحت فرا رسید آن ارزو که داشت دل ما بما رسید

2 آمد بهار زندگی و سبزه و نشاط گو خرش برآ که موسم نشو و نما رسید

3 از عزتش بخاک رسید آیت امان وز خاکیان بعرش خروش دعا رسید

4 احرام کعبه بست دلم در صفای صدق بی سعی ره بکعبه صدق و صفا رسید

1 سفیده دم که صبا بوی مشگ ناب کند شمیم گل دل ریش مرا خراب کند

2 چگونه دل نکشد سوی گلستان امروز که غنچه خمیه زند سنبلش طناب کند

3 بباغ فاخته کوکو زند همی یعنی کجاست ساقی مجلس بگو شتاب کند

4 دلم بسینه طپان است زین هوا چو نمرغ که در قفس ز نسیم گل اضطراب کند

1 گر مرغ دل ز مزتبه بر آسمان رسد وز آسمان بپایه معراج جان رسد

2 ور سدره منتهای بلندی نبخشدش شاید به خاکبوسی آن آستان رسد

3 مانامه را بطایر همت سپرده ایم باشد بآستانه عرش آشیان رسد

4 وان آستان قدر شریعت پناهی است کانجا خرد بیاری فهم و گمان رسد

1 تنم زبانه آتش ز سوز جان دارد چه حاجت است بگفتن که خود زبان دارد

2 چو تار چنگ دل من ضعیف شد از درد چنان که باد بر او گر وزد فغان دارد

3 شب از فراق تو دود دلم بماه رسید هنوز روی من از آه من نشان دارد

4 هلاک خسته دلم زان لب است و میخواهم که هر چه دل طلبد خسته رازیان دارد

آثار اهلی شیرازی

8 اثر از قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.