8 اثر از قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی

1 سوار من که سرم باد گوی میدانش سر منست و سر زلف همچو گانش

2 هزار یوسف مصری کمست اگر هردم فرو روند بفکر چه زنخدانش

3 از آن همیشه گریبان درم که در کارم گره همی فکند تکمه گریبانش

4 کمال صورت او از که باز پرسم من که هرکه می نگرم چون منست حیرانش

1 نمود بار دگر قامت خمیده هلال زهی خجسته که آمد بفال دولت دال

2 فتاد ناخنه در چشم چرخ از مه نو شفق گشود از آن معنیش رگ قیفال

3 بگردن از مه نو طفل نو رسیده عید بدفع چشم نهد طوق سیم چون اطفال

4 نمود مه ز شفق همچو چین به پیشانی که ماه روی مرا سرزند ز جامه آل

1 شنید گوش من از هاتفی شب دیجور که ای بخواب طرب خفته در سرای سرور

2 خبر زباد اجل نیستت مگر که شدی چو گل بعمر دوروزه ز غافلی مغرور

3 دگر بکوی عبادت کجا رسی هیهات که تاخت توسن طبعت براه فسق و فجور

4 نماز تو بچه ارزد که در دعا باشی چو گل گشاده کف از بهرزر برب غفور

1 ایدل ز سوز گریه جگر را کباب کن یاد از حسین تشنه بچشم پر آب کن

2 تن خاک کن بمهر حسین و بیاد ده هر ذره خاک را شرف آفتاب کن

3 ای تشنه لب که چشمه کوثر طلب کنی سرچشمه مهر حیدر عالیجناب کن

4 تاچند وصف دست و دل بحر و کان کنی ایدل سخن ز دست و دل بوتراب کن

1 سلطان روم حمله چو بر خیل زنگ کرد زد افتاب تیغ و زمین لاله رنگ کرد

2 درع ستاره شیر پلنگینه پوش چرخ زیر قبا نهفته چو جرم پلنگ کرد

3 خورشید زین به نقش چو زد حلقه هلال نیمی نمود و نیم دگر زیر تنگ کرد

4 دست زمانه از خم گردون کمر بساخت وز اختر نهفته در او پنج زنگ کرد

1 ای گفته اسان تو با چرخ نیل رنگ کاهسته باش تا نخورد شیشه ات بسنگ

2 روی زمین ز تیغ تو آن موج خون زند کز موج لرزه در تن بحر افتد از نهنگ

3 سید شریف ایکه کمر بسته تر است از تاج مهر عار وز تخت سپهر ننگ

4 خورشید در سپهر بلرزد چو عکس از آب گر در کف تو تیغ بجنبد بعزم جنگ

1 بهار آمد و نخل روان ز عالم شد بهار خرم عالم خزان ماتم شد

2 دریغ و درد که از سروران عالمگیر بیادگار یکی مانده بود و آنهم شد

3 جهان سیاه شد از این عزا و چون نشود کهشبچراغ جهانتاب از جهان کم شد

4 طریق امن و سلامت نماند در عالم کزین مصیبت و محنت زمانه درهم شد

1 الهی بسر دفتر حکمت الله بنی آدم ایینه قدرت الله

2 الهی بشمع جمال محمد که بر غیر زد آتش غیرت الله

3 الهی بنور علی آنکه افراخت به بازوی دین نبی رایت الله

4 الهی بذات حسن آنکه بودی به خلق حسن مظهر عزت الله

1 الله الله مگر اینواقعه خواب است و خیال که مرا بخت رسانید به معراج وصال

2 یار خود آمد و احوال دلم دید که چیست که پیامم نه صبا برد بسویشش نه شمال

3 گرنه خود خضر بسروقت اسیران آید تشنه بادیه میرد بتمنای زلال

4 نه همین چهره من شسته شد از ابر کرم که بشست از رخ امید جهان گرد ملال

1 شکر خدا که مژده راحت فرا رسید آن ارزو که داشت دل ما بما رسید

2 آمد بهار زندگی و سبزه و نشاط گو خرش برآ که موسم نشو و نما رسید

3 از عزتش بخاک رسید آیت امان وز خاکیان بعرش خروش دعا رسید

4 احرام کعبه بست دلم در صفای صدق بی سعی ره بکعبه صدق و صفا رسید

آثار اهلی شیرازی

8 اثر از قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار اهلی شیرازی شعر مورد نظر پیدا کنید.