به دستش گاه از ادیب الممالک فراهانی مقطع 84
1. به دستش گاه تیغ و گاه خامه
به پیشش گه کتاب و گاه دفتر
1. به دستش گاه تیغ و گاه خامه
به پیشش گه کتاب و گاه دفتر
1. اندر پی اقتباس نورم
همچون موسی ز نخله طور
1. کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر
جملگی اصلاح شد جز کار اوقاف ای وزیر
1. جهان فضل و کرم ای که وحش و طیر مدام
به پیشگاه تو هستند در نماز اندر
1. در بوستان سروش همی روید از درخت
وز آسمان ببارد دانش ز ماه و هور
1. به و لله و به با لله و به تا لله
بسی جز کلام الله پر نور
1. در نوزدهم صفر هزار و سیصد و هشت آقامیرزا علی حکیم باشی را حضرت اقدس روحی فداه در مطایبه ببر الحکماء فرمودند و دستوری دادند که من بنده قطعه ای در این باب عرضه دارم حکیم باشی هم ازین اطاعت رنجه خاطر بود لهذا این ابیات را بر پاره کاغذی نوشته بعرض رسانیدم هم پسند خاطر اقدس واقع شد و هم حکیم باشی خوشنودی یافت .
1. شهی که موردم تیغش اژدهائی بود
هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار
1. نه مه غذای فرزند از خون حیض باشد
پس آبله بر آرد صورت شود مجدر
1. چون در زریق که اکنون ملک حاجی حسینقلی خان نظام الدوله است جناب بیگلربیکی آذربایجان که شمس المعالی در حسرت نعمت وی مرده بود متقبل شد که مرا هدیه باز فرستد و پس از آن روزگار به طفره همی گذرانید من این قطعه بگفتم و جناب اجل برای وی فرستادند تا تکلیف خود بدانست و به قانون خود رفتار نمود
1. خسروا ای که ز ابر احسانت
گشته سیراب کشت آز و نیاز
1. آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز
اضحی و عید غدیر و جمعه و نوروز