به عیسی بگو از ادیب الممالک فراهانی مقطع 72
1. به عیسی بگو کز خرش پی ببرد
کزین بیش در کشت آدم نچرد
...
1. به عیسی بگو کز خرش پی ببرد
کزین بیش در کشت آدم نچرد
...
1. بخوان و خانه ات گر شکر و زر
شود خرمن گدا و دزد ناید
...
1. شب پاسی را هر آنکه آماده کند
باید که به جام نیلگون باده کند
...
1. مهترابا یگانه منشی تو
گرچه ایراد من خلاف بود
...
1. آن درختی که چون ز خاک برست
سایه بر هفتم آسمان گسترد
...
1. مگرد ای پسر گرد دانش که دانش
تنت غرق اندوه تا گردن آرد
...
1. گیرم که زبان به ناله نگشایم
آه دل من بر آسمان آید
...
1. عضدالدوله را ز بنده بگوی
که نخواهم دلت غمی باشد
...
1. بنگر جمال منتظم الدوله کافتاب
از تابش و فروغ رخش در حجاب شد
...
1. آن را که پدر تجربت و فضل نیاموخت
زود است که از کار فلک تجربه گیرد
...
1. حکایت من و این کدخدا در این سامان
بگویم ار چه دل از گفتنش پریشان شد
...
1. شاهین تیز پنجه زرین پرم پرید
خواب از درون دیده و هوش از سرم پرید
...