26 اثر از مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 در فتح ری نمود سپهدار نامدار کاری که خارج از هنر و زور رستمست

2 تاریخ این فتوح ز الهام کردگار جد و جهاد و جهد سپهدار اعظمست

1 بیگانه چو شد رئیس قومی نه جای تعجب است و حیرت

2 کان قوم ذلیل را رگ و پوست خالی ز تعصب است و غیرت

1 شنیده ام که شهی با وزیر خود میگفت که علم و فضل کلید خزانه هنر است

2 درخت تلخ ز پیوند تربیت در باغ به میوه شکرین جاودانه بارور است

3 وزیر گفت سرشت ستوده باید از انک به کور دادن آیینه جهد بی ثمر است

4 مسلم است که هیچ اوستاد نیارد ساخت برنده جوهری از آهنی که بدگهر است

1 در عهد شه زمانه احمد شاهی که به عدل داستان است

2 عهدی که به مسند معارف ممتاز الملک را مکان است

3 با واسطه امیر اعلم کز کردارش هنر عیان است

4 پرداخته شد چنین بنائی کاسایش ملتی در آن است

1 بیچاره آدمی که گرفتار عقل شد خوش آن کسی که کره خر آمد الاغ رفت

2 ای باغبان منال ز رنج دی و خزان بنشین بجای و فاتحه برخوان که باغ رفت

3 ای پاسبان مخسب که در غارت سرای دزد دغل به خانه تو با چراغ رفت

4 ای دهخدا عراق و ری و طوس هم نماند چو بانه رفت و سقز و ساوجبلاغ رفت

1 چشم مست تو مگر یپرم بمب انداز است یا ز ترکان صحیح النسب قفقاز است

2 چشم مستی که تو داری همه دارند ولی این روش در همه ساده رخان ممتاز است

3 دست خالی زده ام توپ به سودای تو من گر تو خیرم نکنی مشت من اینجا باز است

1 استاد فاضلان سخنور ذکاء ملک آن منشی جریده غرای تربیت

2 دانشوری که فضلش در گوش آسمان آوازه در فکنده ز آوای تربیت

3 آن قائد سپاه معارف که از هنر آراست صد کتیبه به صحرای تربیت

4 کلکش مشاطه وار ز رسم ادب نهاد خالی به صفحه رخ زیبای تربیت

1 شنیده ام که ز کشک و کدو برانی را کنیز مطبخ « بوران » برای مامون پخت

2 هر آنکه زان پس آمخت و پخت بورانی ز دست پخته خالیگران وی آمخت

3 کنون سزد که برانی خوران ترانه کنند که شاد باد بمینو روان بوراندخت

1 ایا امیر جوان بخت شاد زی که کنون امارت تو همی گشته با وزارت جفت

2 سروش غیب بهر بامداد مژده دهد ترا که دیده روشن به شام تیره نخفت

3 نوید این کرم خسروانه هر که شنید چو غنچه شد به تبسم چو برگ گل بشگفت

4 بآشکار و نهان لطف شاه با تو بود که چاکر در شاهی باشکار و نهفت

1 مالیکه در جهان پی تقدیر و سرنوشت سازند صرف جنگ که کاریست شوم و زشت

2 گر صرف علم و صنعت و اخلاق میشدی مردم بدی فرشته و گیتی شدی بهشت

3 این خشت ها که در پی مسجد بکار برد هر یک شود به خلد ورا بوستان و کشت

4 چون در بهشت خشت شود قصر شاهوار تاریخ این بهشت امیری نگاشت «خشت »

آثار ادیب الممالک فراهانی

26 اثر از مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی