26 اثر از مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 گر آسمان به دلم صد کوه بار کند از نوک خامه خود فرهاد کوهکنم

2 از روزگار سیه خار است در جگرم وز نام فرخ شه شهد است در دهنم

3 گر بخت یار شود کار استوار شود این شهد را به مزم و آن خار را بکنم

4 هر جا که بارگهی است خورشید بارگهم هر جا که انجمنی است سالار انجمنم

1 بیگانه چو شد رئیس قومی نه جای تعجب است و حیرت

2 کان قوم ذلیل را رگ و پوست خالی ز تعصب است و غیرت

1 ای آنکه مردم گیتی به درو گوهر و لعل کنند فخر و تو داری شرف به گوهر خویش

2 توانی آنکه جوانی دهی بچرخ کهن ز نفخه نفس پاک روح پرور خویش

3 درین چکامه یکی تهنیت سرودستم ورود شاه جوانبخت را به کشور خویش

4 هم از اتابیکی صدراعظمش شرحی نمودم از ره اخلاص زیب دفتر خویش

1 خداوندا توئی امروز در ملک چراغ مملکت شمع قبیله

2 بتانت بحر دانش را سفینه کلامت بیت حکمت را عقیله

3 جمال دانش از رویت هویدا چو ناز و ثروت از عام الجمیله

4 نه فرسائی تو از جذب دل و جان نه شمس از جذب اجسام ثقیله

1 به نام خسروی این داستان کنم آغاز که نام فرخش آغاز هر سخن باشد

2 خدایگان جهان شه مظفر آنکه سپهر پی نمازش چون پیش بت شمن باشد

3 زمین ایران سر سبز و دلگشا چمنی است که شهریار جهان سرو این چمن باشد

1 داورا از پس این غم که ترا رخ بنمود شادی اندر دل ما رخ ننماید هرگز

2 تا تو چون غنچه خوری خون و ز غم تنگدلی خاطر گل به گلستان نگشاید هرگز

3 تا دل زار تو از داغ برادر ریش است در چمن باد صبا نافه نساید هرگز

4 آن شنیدم که شکیب کم و غم افزون است یا رب آن کم نشود وین نفزاید هرگز

1 آن شنیدم چو ابوالقاسم مستکفی را از پس متقی اقبال فرا برد به تخت

2 قائد جیشش امیرالامراء توزون را گشت در تن رگ جان سست ز بیماری سخت

3 چاره اش کرد هلال بن براهیم طبیب تا که به گشت و بر او داد زر و گوهر و رخت

4 پیر فرزانه ازین جود چنان غمگین بود که همی گفتی کوبند به مغزش یک لخت

1 گویند هر که خانه حق را نهاد خشت قصری دهد خداش بهر خشت در بهشت

2 این راز را مفسر آیات ایزدی در سوره برائه ز قول نبی نبشت

3 پیغمبر آنچه گفته صواب است و نزد عقل انکار این حدیث بود ناصواب و زشت

4 شادا و خرما دل حاجی علینقی کایزد گلش ز کوثر و ماء معین سرشت

1 کهن موبد پارسی دوش خواند ز تاریخ تازی مر این تازه حرف

2 که چون معتمد بست رخت رحیل ز ملک جهان معتضد بست طرف

3 خمارویه ترک را در سرای یکی دختری بود مخمور طرف

4 پریچهره «قطرالندی » نام داشت به لب شکر افشان به بالا شگرف

1 گفت ظریفی که دولت از حدث اندر ریش بیالود و خم شدش کمر از دین

2 عین نجس را اگر ازاله توان کرد کوژی و آلودگی نماند در بین

3 گفتمش ار طاهری نجس شود آنرا شست توان و اندرین سخن نبود بین

4 لیک بشو دست زین خبیث ازیرا پاک نگردد بشست و شو نجس العین

آثار ادیب الممالک فراهانی

26 اثر از مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی