15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 آفرین باد بر سروش الملک که از او عاطل است هوش الملک

2 گر بدینسان حساب پردازد سوی گردون رود خروش الملک

3 نه بتنها منم درین خلوت سرخوش از جام می فروش الملک

4 که بهر گوشه صد هزار چومن تا قیامت بود خموش الملک

1 چو پنچ و بیست ز سال هزار و سیصد رفت از آنزمان که به یثرب ز مکه احمد رفت

2 سر آمد حکما محسن بن بوالقاسم به میهمانی حق سوی خوان سرمد رفت

3 به سوق روضه رضوان روان پر نورش بباغ خلد در آن عالم مخلد رفت

4 ز بیت رفعت و تمجید صدر و ضرب شکست ز جمع حکمت و توحید اسم مفرد رفت

1 ابوالکمال کمالی خدایگان سخن به پیکر قلمت جای جان کرده سخن

2 اگر نه کلک تو طرح سخن درافکندی بر اوفتادی ازین مملکت نشان سخن

3 توئی که کلک تو همواره ارمغان آرد طبق طبق گل سوری ببوستان سخن

4 چو خامه در پی مدحت بنامه پویه کند کجا گرفت تواند کسی عنان سخن

1 ازین مکتوب دانستم که دلدارم غمی دارد چو زلف خود شبی تاریک و روز درهمی دارد

2 چرا نالد ز غم ماهی که بر تخت شهنشاهی ز جم جام، از خضر لعل، از سلیمان خاتمی دارد

3 نفرساید ز فرعون آنکه در جیش ید بیضا نیندیشد ز جادو آنکه اسم اعظمی دارد

4 اگر غم فی المثل افراسیابستی چه باک آنرا که اندر لشکر حسن از محبت رستمی دارد

1 فاق العواهل صاحب الایوان فکانه کسری انوشروان

2 خسرو ایران فراشت سایه بکیوان یا که انوشیروان نشسته در ایوان

3 لاغروان فاق الملوک بفضله و سما بحکمته علی لقمان

4 بر ملکان چیره شد بدانش و نشگفت ز آنکه بحکمت فزونتر است ز لقمان

1 سه شنبه خواند مرا آن صنم بخانه خویش که مرهمی نهد از راه مهر بر دل ریش

2 سه شنبه گشت دوشنبه دوشنبه آدینه کنون بینم آدینه را چه آید پیش

3 از آن زمان که هلال دو هفته یعنی بدر نهفته چهره ز من از دو هفته باشد بیش

4 درین دو هفته بود گل به پیش چشمم خار درین دو هفته بود نوش در مذاقم نیش

1 ای بر فلک افراشته خرگاه ولایت وی صاحب تاج و کمر و گاه ولایت

2 ای از تو عیان ظاهر بینای شریعت وی در تو نهان باطن آگاه ولایت

3 روی تو چراغ شب دیجور طریقت نطق تو طباشیر سحرگاه ولایت

4 رخشنده ز رخسار تو اشباح حقایق تابنده ز انوار تو اشباه ولایت

1 گر صد هزار بار گدازی در آتشم پاکیزه تر شوم که زر ناب بیغشم

2 از باده امید تو مخمور و جرعه نوش وز ساغر نوید تو سرمست و سرخوشم

3 گلگون ز اشک و زرد ز غم نیلی از فراق بنگر یکی بصفحه چهر منقشم

4 گهچون دو چشم مست توبیمار و ناتوان گاهی چو طره تو پریش و مشوشم

1 تا بدانی کاندرین سودا چه سود اندوختم عقل و هوش و جان خریدم دین و دل بفروختم

2 غوره بودم عشق شهدم داد و غیرت چاشنی خام بودم در محبت پختم از غم سوختم

3 راه دولت را در آئین گدائی یافتم درس شاهی را ز لوح بندگی آموختم

4 از کف عیسی شراب سلسبیل اندر زدم در ره هرچه چراغ جبرئیل افروختم

1 مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد نایب السلطنه با داد خداداد آمد

2 بحر علم آمد و از گوهر تابان زد موج کوه عزم آمد و با پنجه پولاد آمد

3 ناصرالملک ابوالقاسم مسعود ز راه با رخی خوب و تنی پاک و دلی شاد آمد

4 آمد اندر مه دی با نفس فروردین چون گل و میوه که اندر مه خرداد آمد

آثار ادیب الممالک فراهانی

15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی