15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 جواب نامه ام از نزد دوست دیر آمد دلم ز دیری آن از حیات سیر آمد

2 بلی چگونه دلی از حیات گردد سیر که زیر حلقه گیسوی او اسیر آمد

3 رهائی دل از آن بند زلف ممکن نیست ز بسکه دلکش و دلجوی و دلپذیر آمد

4 من ابلهانه بجائی برم کمال و هنر که در کمال و هنر فرد و بی نظیر آمد

1 تا خاتم فیروزه مرا یار فرستاد فیروزیم از خاتمه کار فرستاد

2 زین پس مه و خورشید بزنهار من آیند کان شاه مرا خاتم زنهار فرستاد

3 فیروزه کزان روشنی دیده پدیده است یارم ز پی کوری اغیار فرستاد

4 فیروزه فرستاد مرا دوست ندانم یاقوتی از آن لعل گهربار فرستاد

1 هزار و سیصد و سی و سه سال کرده گذر ز عام هجرت فخر انام و خیر و بشر

2 به ناف هفته و روز ششم ز عشر سوم ز غره ششمین از شهور و دور قمر

3 شدم به محضر میر اجل سفیرکبیر جهان فضل و سپهر و قاروکان هنر

4 سلیل طور غود والا گهر امیرالبحر یگانه عاصم معصوم ذیل دانشور

1 چمن از سبزه شد کان نشابور درخت از گل چو شادروان شاپور

2 یکی از دلکشی چون تخت خاقان یکی از روشنی چون تاج فغفور

3 زمین را کیسه پر یاقوت و مرجان هوا را آستین پر مشک و کافور

4 یکی نیکوتر از رخسار غلمان یکی خوشبوتر از پیراهن حور

1 بار خدایا توئی که باطن اسرار دانی در روز روشن و به شب تار

2 خسته ز درک مشیتت همه افهام خیره ز تحقیق حکمتت همه ابصار

3 مردم بدبخت را قضای تو سازد در همه گیتی نژند و خوار و نگونسار

4 باز شود نیک بخت را ز قضایت دولت دنیا قرین و بخت جوان یار

1 ای مفخر دودمان تیمور ای سوره فضل و آیت نور

2 این بنده از آن درخت سرسبز در صبح سپید و شام دیجور

3 اندر پی اقتباس نورم همچون موسی ز نخله طور

4 اخلاص مرا بحضرت خود دانی که عیان بود نه مستور

1 کارهای مملکت از قاف تا قاف ای وزیر جملگی اصلاح شد جز کار اوقاف ای وزیر

2 این چه تحقیق است کاندر وی همی باشد سبیل نان مسکینان بسان باده صاف ای وزیر

3 قاتل فخر است و سلاح شرف جلاد حق عضو تحقیق تو یعنی فخر الاشراف ای وزیر

4 این چه دینست و چه آیین و چه قانون ای خدا این چه عدلست و چه حکمست و چه انصاف ای وزیر

1 ولیلة طال سهادی بها فزارنی ابلیس عندالرقاد

2 فقال لی هل لک فی شمعة کیسة تطرد عنک السهاد

3 قلت نعم قال و فی قحبة هندیة من اهل اکبر اباد

4 قلت نعم قال و فی حمزة معصرة کانت من عهد عاد

1 ای عقل دوربین تو در اولین ظهور بر کرسی ثبوت حقایق فکنده نور

2 تاریکخانه زمی از عکس چهره ات روشن چنانکه صبح بهشت از جمال حور

3 ایجاد بر سه پایه گذارد پی وجود حسن بدیع و عشق زکی عقل بیقصور

4 این هر سه پایه را بتو ظاهر کند مثال تو مظهری و غیر ترا از تو شد ظهور

1 بسفر رفت نگار من و من شیفته وار در صف باغ شدم با دلی از غصه فکار

2 دیدم اندر لب جو سنبل و گل نرگس مست گرم نظاره و صحبت شده مانند سه یار

3 چون مرا دیدند از دیده سرشک افشانم بر رخ از دیده چو بر سبزه ترا بر بهار

4 گفت سنبل که چو شد یار تو میدار مرا جای آن زلف کج پر شکن غالیه بار

آثار ادیب الممالک فراهانی

15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی