وصل تو به سیم و از ابوالحسن فراهانی رباعی 109
1. وصل تو به سیم و زر نکرد حاصل
وز گریه و زاری نشود حل مشکل
...
1. وصل تو به سیم و زر نکرد حاصل
وز گریه و زاری نشود حل مشکل
...
1. دل وصل تو خواهد ز من ای مهر گسل
من وصل تو جویم ز دل بی حاصل
...
1. در طره چون شبش دل شعله مثال
عاشق چون دید کرد نزدیک خیال
...
1. هجوم نگذارد از کف ای مایه بخل
دامان ترا چنان که تو دامن بخل
...
1. اشکم همه صرف شد در اندیشه ی دل
خونم همه سوخت در رگ و ریشه ی دل
...
1. دی توبه به امر دوستی بشکستم
وامروز بتوبه کردن از غم رستم
...
1. دایم ز تو من کرانه ای میجستم
زیبارویی یگانه ای میجستم
...
1. گفتی که چرا بداخترت میگفتم
میگفتم وزین همه بترت میگفتم
...
1. از بس که زالفت خسان خون خوردم
تنهایی را چو یاد کردم مردم
...
1. هر چند که سعی در رضایت کردم
حاصل نشد و فزود داغ و دردم
...
1. چون مهر سفر به هفت کشور کردم
رو زان تا شب ز خاک بستر کردم
...
1. ای آن که روی به کوی بیداد گرم
چون باز آیی مپرس اینجا خبرم
...