شیرین دهنش چو در سخن از ظهیر فاریابی رباعی 49
1. شیرین دهنش چو در سخن می آید
در شیوه گری شکن شکن می آید
1. شیرین دهنش چو در سخن می آید
در شیوه گری شکن شکن می آید
1. در مستی اگر زمن گناهی آید
شاید که دلت سوی جفا نگراید
1. با خار قناعت ار بسازی یکبار
در هر قدمی برویدت صد گلزار
1. ای باد بیا و بوی گلزار بیار
دی بلبل مست ناله زار بیار
1. کو پر می صافی مروق ساغر؟
کو سر ز می تا خط ازرق ساغر؟
1. هر حلقه زلفت زفن یکدیگر
هستند نهان در شکن یکدیگر
1. هر لحظه دلم به جست و جویی دیگر
باشد بر عشق ماهرویی دیگر
1. تا چند ازین حبله و زراقی عمر
تا چند مرا جرعه دهد ساقی عمر
1. تو خرده بتا بر گل پژمرده مگیر
او مرده توست خرده بر مرده مگیر
1. شاها به تو دارد همه آفاق نیاز
برخیز جهان بگیر و بخرام و بتاز
1. اندر هوس تو صرف شد عمر دراز
در عشق تو کس نباشدم محرم راز
1. این دل که نگشت بر مرادی پیروز
با من به زبان حال گفت از سر سوز