1 هرچند که سیل آرزو را سد نیست هرچند توقع بشر را حد نیست
2 با کم غرضی اگر کنی خوب نظر کابینه امروزی ما پر بد نیست
1 آنانکه به عدل و داد مفتون گشتند تسلیم مقررات قانون گشتند
2 و آنها که بفرعونی خود بالیدند ناگاه غریق لجه خون گشتند
1 گر طالب صلح نامه طوفان است گر منکر جنگ خامه طوفان است
2 مقصود از این سیاست جنگ و گریز یک چند دیگر ادامه طوفان است
1 گر درد و غم قدیم تجدید شود یا دوره ارتجاع تمدید شود
2 بهتر که ز آراء لواسان خراب آزادی ما یکسره تهدید شود
1 این خانه ویرانه که تا نفخه صور چون جغد کند در آن نشیمن منصور
2 عدلیه بود به اسم و ظلمیه به رسم بر عکس نهند نام زنگی کافور
1 شادم که دل خراب ترمیم نشد در پیش امید و بیم تسلیم نشد
2 یک صبح رهین نور امید نگشت یک شام غمین ظلمت و بیم نشد
1 منصور که در عدلیه قادر شده است دیر آمده زود از مصادر شده است
2 هشتاد و یک ابلاغ خلاف قانون از جانب آن جسور صادر شده است
1 تا چون من و شانه باد شیدا نشود در زلف تو عقده دلم وا نشود
2 کی سعی و عمل پیشه که بی زحمت و رنج از بهر کسی گنج مهیا نشود
1 هر چند که پشت خم تخت من است در روی زمین برهنگی رخت من است
2 با اینهمه جور چرخ و بی مهری ماه خورشید فلک ستاره بخت من است
1 ای کاهن خودپرست، معبود تو کیست وی خائن شوم پست، مقصود تو کیست
2 با ناز ایاز جلوه منما کاین مرد هر چند که احمد است محمود تو نیست