1 درد و غم خوبان جوان پیرم کرد بد عهدی آسمان زمینگیرم کرد
2 من ماندم و من با همه بدبختیها ای مرگ بیا که زندگی سیرم کرد
1 ای جعبه که سرنوشت ما در ید توست مقصود عموم تابع مقصد توست
2 امروز که بیطرف شوی با بد و خوب فرداست که خوب و بد ز خوب و بد توست
1 دوشینه لوای صلح افراشته شد در مزرع دل تخم صفا کاشته شد
2 اصلاح وزیر جنگ با پارلمان نیکو قدمی بود که برداشته شد
1 یاران ز می غرور، مستی نکنید چون پای دهد دراز دستی نکنید
2 اکنون که شدید «سوسیالیست » مآب خودخواهی و اشراف پرستی نکنید
1 هر مملکتی در این جهان آباد است آبادیش از پرتو عدل و داد است
2 کمتر شود از حادثه ویران و خراب هر مملکتی که بیشتر آزاد است
1 رسم و ره مستوفی اگر خوب نبود نزد همه کس این همه محبوب نبود
2 هنگام زمامداری او باید از داخله و خارجه مرعوب نبود
1 تا بخت من و تو خوابتر از همه است چشم تو و من پرآبتر از همه است
2 هرچند ادارات خرابند ولیک عدلیه ما خرابتر از همه است
1 آنانکه بقانون شکنی مشغولند پیش وکلا ز خوب و بد مسئولند
2 آنروز که اعتماد مجلس شد سلب از شغل وزارت همگی معزولند
1 تا خدمت ابناء بشر پیشه ماست آزادی و صلح و سلم اندیشه ماست
2 آنکس که کند ریشه بیداد و ستم از مزرع ویران جهان تیشه ماست
1 هر خویش چو نقش در و دیوار نشد از نقشه بیگانه خبردار نشد
2 یک عمر بر این ملت خواب آلوده فریاد و فغان زدیم بیدار نشد