10 اثر از مقطعات رشیدالدین وطواط در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات رشیدالدین وطواط شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار رشیدالدین وطواط / مقطعات رشیدالدین وطواط

مقطعات رشیدالدین وطواط

1 مهی ، کندر سمرقند از لب او نبات مصر را جان می فزاید

2 اگر طوطی طبع جان فزاید بشاخ شکر نابش گراید

3 بشولد مر طبق را بر طریقی که در تک آنچه باشد بر سر آید

4 پس آنگه بر سر شاخ فراغت بهر لحنی ، که خواهی ، می سراید

1 خدایگانا ، رنج فراق مجلس تو دراز گشت ، مرین را نهایتی باید

2 ز بارگاه تو دوری عقوبتیست بزرگ درین مقابله آخر جنایتی باید

1 هرگز آن راحتم نخواهد شد کان نگار از خمار مینالید

2 خفته در روی و چاکری مشفق پشت او را بناز می مالید

3 کیر اندر میان شلوارم پیرهن پیرهن همی پالید

1 دانی ، شها ، که دور فلک در هزار سال چون من یگانه ای ننماید بصد هنر

2 گر زیر دست هر کس و ناکس نشانیم اینجا دقیقه ایست ، شناسم من این قدر

3 بحرست مجلس تو و در بحر بی خلاف لؤلؤ بزیر باشد و خاشاک برزبر

1 راز تو با خدای سخت نکوست زین قبل هست کار خصم تو زار

2 رأی عالیت را بحل و بعقل هست تأیید آسمانی یار

3 راغ و باغ مخالف جاهت تیره چون چاه و موحشست چو غار

4 رام شد آسمان بمهر ترا هست با دشمنت بکینه چو مار

1 سوار فضلی ای نجم دین و می سازد زمانه ساعد جاه ترا ز فخر سوار

2 یسار برده فراوان یمین مادح تو از آن گزیده یمین و از آن خجسته یسار

3 نگار یافته از خط تو صحیفه عقل وزان نگار خجل گشته خط و خد نگار

4 کنار عاطفت تست مأمن فضلا که هیچ وقت نگیرند از آن کنار کنار

1 ایا خوب سیرت وزیری ، که ملک ندیدست مانندهٔ تو وزیر

2 عراقی بنام و بود با سخات خراج عراق و خراسان حقیر

3 مطیع مثالت وضیع و شریف غلام جنابت صغیر و کبیر

4 بدست هوای تو دلها رهین بدام وفای تو جانه اسیر

1 چاکران تو گه رزم چو خیاطانند گر چه خیاط نیند ، ای ملک کشور گیر

2 بگز نیزه قد خصم تو می پیمایند تا ببرند بشمشیر و بدوزند بتیر

1 ای فخر عصر، مؤتمن دین ، امین ملک در دل ترا ز آتش انده مباد سوز

2 با سور و پا سروری و تا هست روزگار بی سور و بی سرور مبادات هیچ روز

3 مجروح باد سینهٔ پر کینهٔ عدوت از رمح سینه دوز وز شمشیر کینه توز

4 گه در کف تو بادهٔ گل رنگ جان فزا گه در بر تو کودک مهر وی دل فروز

1 دو عمر آورد پیدا روزگار هر دو را نام پدر عبدالعزیز

2 آن عمر را عدل بود آیین و رسم این عمر را عدل هست و علم نیز

3 آن عمر مر ظالمان را کرد قهر این عمر مر سایلان را داد چیز

4 آن عمر تا اندر آن عالم بود این عمر بادا درین عالم عزیز

آثار رشیدالدین وطواط

10 اثر از مقطعات رشیدالدین وطواط در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر مقطعات رشیدالدین وطواط شعر مورد نظر پیدا کنید.