ای صابر ، ای سپهر سخن از رشیدالدین وطواط مقطع 73
1. ای صابر ، ای سپهر سخن ، ای جهان فضل
ای کعبهٔ افاضل ایام کوی تو
1. ای صابر ، ای سپهر سخن ، ای جهان فضل
ای کعبهٔ افاضل ایام کوی تو
1. صدرا ، وزارت از تو جمالی گرفت نو
دیوان بمنصب تو جلالی گرفت نو
1. احوال بنده باز نظامی گرفت نو
اسباب عیش بنده قوامی گرفت نو
1. زهی ! قصر خوارزمشاهی ، که دولت
ندارد مگر سوی او رخ نهاده
1. ای رافع علا ، ز وفات توام غمیست
کان غم نگشت خواهد هرگز گذارده
1. شمس دین ، ای خدمت درگاه تو
بر همه آزادگان فرخ شده
1. ای همه عاقلان بطوع و بطبع
سوی خاک در تو پوینده
1. ای شاه ، بی سفینهٔ جود تو مانده ام
از چشم و دل در آتش و توفان صاعقه
1. خدایگانا ، آنی که دشمنان ترا
دریده نیزه و تیر تو سینه و حدقه
1. جمال دولت حری ، بافضل
شد اندر خاتم حری نگینه
1. اجل فخر دین ، ای کریم جهان
ترا داد یزدان همه جاه هستی
1. ای یگانه جمال دولت و دین
دلم از هجر خویش خستستی