از دل راد او رود رادی از رشیدالدین وطواط مقطع 85
1. از دل راد او رود رادی
زان دل راد دارم آزادی
...
1. از دل راد او رود رادی
زان دل راد دارم آزادی
...
1. در هنر ، ای حمید دین رسول
همچو صدر نژاد عبادی
...
1. ز آن روز که گفتی : پس ازین جور کنم کم
بسیار بیفزودی و کم هیچ نکردی
...
1. من نگویم : بابر مانندی
که نکو ناید از خردمندی
...
1. ای گرانمایه تربت میمون
ای مکان امیر مسعودی
...
1. بر بدایع نظم تو ، ای فریدالدین
طویله های گهر را نماند مقداری
...
1. خرد نزدیک دولت رفت و گفتا
که : می خواهم که با من یار باشی
...
1. نگردد رزق خلق افزون بطاعت
و نه نقصان پذیرد از معاصی
...
1. قطب دین ، گر برفت نصرة دین
شد بشمشیر ملک را قاضی
...
1. چون ز شعبان گذشت بیست ، مباش
بشب و روز بی شراب دمی
...
1. من همان گویم کان لاشه خرک
گفت و می کند بسختی جانی
...
1. اجل مجد دین ، در بلا و عنا
ز ناله چو نالم ، ز مویه چو موی
...