شها ، دست رادت بکردار از رشیدالدین وطواط مقطع 25
1. شها ، دست رادت بکردار نیک
ز آفاق بیخ بدیها بکند
...
1. شها ، دست رادت بکردار نیک
ز آفاق بیخ بدیها بکند
...
1. شها ، دست و تیغت در ایوان و میدان
یکی زر فشاند، یکی سرفشاند
...
1. با جمال تو ، ای حمیدالدین
رونق ماه و آفتاب نماند
...
1. از مرگ رافع بن علا، آن جهان جود
از رفعت و علا بجهان در اثر نماند
...
1. جز بنان تو، ای شهاب الدین
مشکلات علوم حل نکند
...
1. روسبی خواهران زنی چندند
که خری را بیک نواله کنند
...
1. مرا نقصی نیابد، گر سفیهان
بنقض من فراوان ژاژ خایند
...
1. کمال دین رسول، ای مخالفان ترا
بدست قهر چنان گوشمال داده چو عود
...
1. آمدم سوی سرای شمس دین
بازگشتم چون جمال او نبود
...
1. ملک شاعران بنظم و بنثر
خادم صدر خود ، مرا بستود
...
1. نکند با عدو مدارا سود
از بر قرب دور باید بود
...
1. گزین فخر دین ، آن شجاعی، که چرخ
مرو را بمردی قرینه ندید
...