22 اثر از قصاید رشیدالدین وطواط در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید رشیدالدین وطواط شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار رشیدالدین وطواط / قصاید رشیدالدین وطواط

قصاید رشیدالدین وطواط

1 چون بر وزد بچهرهٔ تو ، ای نگار ، باد گردد ز نقش چهرهٔ تو پرنگار باد

2 هستم غلام باد ، که هر صبح دم مرا آرد نسیم طرهٔ تو ، ای نگار ، باد

3 هر روز بامداد ز آسیب زلف تو گردد عیبر بیز و شود مشکبار باد

4 در خدمت دو زلف و دو رخسار تو شدست مقبل ترین خلق درین روزگار باد

1 خسروا ، چون تو آسمان نارد خدمت و زمانه بگزارد

2 باد را هیبت تو بر بندد کوه را حملهٔ تو بردارد

3 پای تو فروش محمدت سپرد دس تو تخم مکرمت کارد

4 روز هیجا ز سر کشان تیغت هیچ کس را بکس بنگذارد

1 شاها، به پایگاه تو کیوان نمی‌رسد در ساحت تو گنبد گردان نمی‌رسد

2 جایی رسیده‌ای به عالی و مرتبت کآنجا به جَهْدْ فکرت انسان نمی‌رسد

3 آن می‌رسد به روضهٔ آمال از کفت کز ابهر نوبهار به بستان نمی‌رسد

4 جز امر تو به مشرق و مغرب نمی‌رود جز حکم تو به تازی و دهقان نمی‌رسد

1 چمن باغ پر ثریا شد خار و خارا عقیق و مینا شد

2 پیر گشته شد جهان ، ز سعی بهار بنگر از سر چگونه برنا شد ؟

3 باغ خرم نبود ، خرم گشت زاغ زیبا شد

4 این یکی چون سپهر اعظم گشت و آن یکی چون بهشت اعلا شد

1 لوای دولت و ملت کنون مظفر شد که پادشاه جهان ابوالمظفر شد

2 خدایگان بشر، شاه‌ شیر دل، اتسز که باس او را شیر فلک مسخر شد

3 ز بی‌قراری سر تیغ پسر صواعق او همه ممالک گیتی برو مقرر شد

4 شدست ملک سکندر نصیب شاه جهان مگر که شاه جهان وارث سکندر شد

1 چون علاء دولت و دین دروغا خنجر کشد رایت اعزاز حق بر گنبد اخضر کشد

2 تا بود زین سان هلاک خسم او، از آفتاب هم سپر گیرد بکف گردون و هم خنجر کشد

3 دهر کی یارد که در راه خلافش پا نهد؟ چرخ کی یارد که از خط وفاقش سر کشد

4 دست او گنج از برای دین پیغمبر دهد تیغ او رنج از برای دین پیغمبر کشد

1 ای بعزم تو فتح را پیوند پست با همت تو چرخ بلند

2 خان عادل تویی و از عدلت هست چون خلد عدن خطبه چند

3 دین حق را کمالی و مرساد بکمال تو از زوال گزند

4 از تو بر فرق نیک خواهان تاج و زتو بر پای بدسگالان بند

1 ای تو بر آزادگان عصر خداوند گیتی هرگز نزاد مثل تو فرزند

2 یک سخن مایه هزار سخن سنج یک هنرت زیور هزار هنرمند

3 هست فلک را بوفق رأی تو پیمان هست جهان را به خاک پای تو سوگند

4 دست مواقف ز اصطناع تو پر در پای مخالف ز انتقام تو در بند

1 رفت آن نگار و عشق آن نگار ماند او شد ز دست و دست نشاطم ز کار ماند

2 از دیده رفته چهرهٔ همچنون نگار او وز اشک دیده چهرهٔ من پر نگار ماند

3 از چشم من جمال دو رخسار یار رفت وندر دلم خیال دو رخسار یار ماند

4 بودی مرا قرار دل از دیدن رخش او رفت وبی رخش دل من بی قرار ماند

آثار رشیدالدین وطواط

22 اثر از قصاید رشیدالدین وطواط در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید رشیدالدین وطواط شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی