1 منم ، که نیست مرا در جهان نظیر و همال ببزم دشمن مالم ، برزم دشمن مال
2 منم ، که جز بمدیحم زبان نجنباند هر آن که بر سر یک بیت بر نویسد قال
3 دلیل موکب میمون من شده تأیید عدیل رایت منصور من شده اقبال
4 خجسته حضرت من گشته منبع لذات گزیده مجلس من گشته مقصد آمال
1 ای روی تو چو خلد و لب تو چو سلسبیل بر خلد و سلسبیل تو جان و دلم سبیل
2 در طاعت هوای تو آمد دلم ، از آنک از طاعتست یافتن خلد و سلسبیل
3 ناهید پیش طلعت تو کسی دهد فروغ؟ خورشید پیش صورت تو کی بود جمیل
4 بغداد حسن و مصر جمالی و چشم من هم دجله را قرین شد و هم نیل را عدیل
1 بدیع شعر تو ، ای صابر بن اسمعیل مرا بسوی امانی وامن گشت دلیل
2 بساحت تن و در جان من بهم کردند قصیدهٔ تو نزول و سپاه رنج رحیل
3 قصیده ای همه الفاظ او نشاط حزین قصیده ای همه ابیات او شفای علیل
4 جلیل مرتبه ، لیکن دقیق در معنی کثیر فایده ، لیکن ز روی لفظ قلیل
1 ای پیش تو سپهر میان بسته چون قلم مردم و مردمیت بعالم شده علم
2 شکلی چو دولت تو بخوبی نیامده در ساحت وجود ز کاشانهٔ عدم
3 گه فخر منتسب و آداب مکتسب در عقد تست منتسب و مکتسب بهم
4 کل جهان با من و بحسن از وجود تو چون بیضهٔ حرم شد و چون روضهٔ ارم
1 ای حریم صدر تو ترسندگان را چون حرم از تو گشته بیضهٔ خوارزمشاهی محترم
2 طایر عدل ترا صحن زمین زیر جناح ناظر قدر ترا سطح فلک زیر قدم
3 چرخ گردان بر ندارد جز بفرمان تو گام دوره گردون بر نیارد جز بپیمان تو دم
4 مدح احداق شریف تست تسبیح فلک خاک درگاه رفیع تست محراب امم
1 که کرد کار کرم مرد وار در عالم ؟ که کرد اساس ممالک ممهد و محکم ؟
2 عماد عالم عدل و سوار ساعد ملک اساس طارم اسلام ، سرور عالم
3 ملک علو و عطارد علوم و مهر عطا سماک رمح واسد حمله و هلال علم
4 سرور اهل محامد ، هلاک عمر عدو سر ملوک و دلارام ملک واصل حکم
1 مفخر ملک عرصهٔ عالم گوهر تاج گوهر آدم
2 شاه غازی علاء دولت و دین آن فلک حشمت ستاره حشم
3 شهریاری ، که طبع بازل او گردن فقر بشکند بکرم
4 کامگاری ، که دست فایض او دامن آز پر کند ز درم
1 ای از کمال جاه تو ایام را نظام وی از وفور علم تو اسلام را قوام
2 هستی حسام دین و ندیدست روزگار در قمع شرک و نصرة دین چون یک حسام
3 سلطان اهل علمی و اندر معسکرت فرش مفخرت ز معالی زند خیام
4 هم وقف گشته بر تو ز صدیق صدق و زهد هم ارث مانده با تو ز فاروق زهد و نام
1 ای بحقل و عقد تو اسباب دولت را قوام وی بامر و نهی تو احوال ملت را نظام
2 دست مکاران هراس تو فرو بسته ببند پای جباران نهیب تو در آورده بدام
3 سایلان از جود تو هستند منفی الوطن فاضلان در سایهٔ جاه تو مرضی المرام
4 زیر زین حشمت تو دهر سر کش بوده نرم زیر ران هیبت تو چرخ تو سن گشته رام