جز غیر کسی همره آن عربده جو از وحشی بافقی غزل 85
1. جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
بد میرود این راه و روش هیچ نکو نیست
...
1. جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست
بد میرود این راه و روش هیچ نکو نیست
...
1. یک التفات ز فرماندهان نازم نیست
ز دور رخصت یک سجدهٔ نیازم نیست
...
1. چه لطفها که در این شیوهٔ نهانی نیست
عنایتی که تو داری به من بیانی نیست
...
1. طایر بستان پرستم لیکنم پر باز نیست
گلشنم نزدیک اما رخصت پرواز نیست
...
1. تا به آخر نفسم ترک تو در خاطر نیست
عشق خود نیست اگر تا نفس آخر نیست
...
1. عاشقِ یکرنگ را یارِ وفادار هست
بندهٔ شایسته نیست ورنه خریدار هست
...
1. پر گشت دل از راز نهانی که مرا هست
نامحرم راز است زبانی که مرا هست
...
1. مینماید چند روزی شد که آزاریت هست
غالبا دل در کف چون خود ستمکاریت هست
...
1. بردری ز آمد شد بسیار آزاریم هست
گر خدا صبری دهد اندیشه کاریم هست
...
1. قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست
قرعه دولت زدم ، یاری و اقبال هست
...
1. میتوانم بود بی تو ، تاب تنهاییم هست
امتحان صبر خود کردم شکیبایم هست
...
1. شکفتگیش چو هر روز نیست حالی هست
اگر غلط نکنم از منش ملالی هست
...