آثار وحشی بافقی

صفحه 6 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 دوشم از آغاز شب جا ، بر در جانانه بود تا به روزم چشم بر بام و در آن خانه بود

2 دی که میمد ز جولانگاه شوخی مست ناز نرگسش بر گوشهٔ دستار خوش ترکانه بود

3 بهر آن نا آشنا می‌رم که فرد از همرهان آنچنان می‌شد که گویا از همه بیگانه بود

4 آن نصیحتها که می‌کردیم اهل عشق را این زمان معلوم ما شد کان همه افسانه بود

1 امروز ناز عذر جفاهای رفته خواست عذری که او نخواست، تبسم ، نهفته خواست

2 من بندهٔ نگه که به سد شرح و بسط گفت حرف عنایتی که تبسم، نگفته خواست

3 از نوک غمزه سفته شد و خوب سفته شد درهای راز هم که نگاهش نسفته خواست

4 لطف آمد و تلافی سد ساله می‌کند خشم ارچه کرد هر چه در این یک دو هفته خواست

1 سد حیف از محبت بیش از قیاس ما با بیوفای حق وفا ناشناس ما

2 بودی به راه سیل بسی به که راه او طرح بنای عشق محبت اساس ما

3 عیبش کنند ناگه و باشد به جای خویش گو دور دار اطلس خویش از پلاس ما

4 ما را به دست رشک مده خود بکش به جور اینست از مروت تو التماس ما

1 تازه شد آوازهٔ خوبی ، گلستان ترا نغمه سنج نو، مبارک باد، بستان ترا

2 خوان زیبایی به نعمتهای ناز آراست، حسن نعمت این خوان گوارا باد مهمان ترا

3 مدعی خوش کرد محکم در میان دامان سعی فرصتش بادا که گیرد سخت دامان ترا

4 باد، پیمان تو با اغیار یارب استوار گرچه امکان درستی نیست پیمان ترا

1 جز غیر کسی همره آن عربده جو نیست بد میرود این راه و روش هیچ نکو نیست

2 دوری نگزیند ز رقیبان سر مویی با ما کشش خاطر او یک سر مو نیست

3 پیش تو سبب چیست که ما کم ز رقیبیم آیین وفاداری ما خود کم ازو نیست

4 گویی سخن از مهر به هر بی ره و رویی هیچت ز هم‌آوازی این طایفه رو نیست

1 یک التفات ز فرماندهان نازم نیست ز دور رخصت یک سجدهٔ نیازم نیست

2 منه به گوشهٔ طاق بلند استغنا کلید وصل ، که دستی چنان درازم نیست

3 خلاف عادت پروانه خواهد از من شمع و گرنه ز آتش سوزنده احترازم نیست

4 مرا به کنگرهٔ وصل او صلا مزنید که آن پری که شما دیده‌اید بازم نیست

1 تا قسمتم ز میکدهٔ آرزوی کیست رطل میی که مست شوم ، در سبوی کیست

2 تیغی که زخم ناز به قدر جگر خورم تا در میان غمزهٔ بیداد جوی کیست

3 بیخی که بردمد گل عیشم ز شاخ او از گلشن که رسته و آبش ز جوی کیست

4 داغی که روغنم بچکاند ز استخوان با آتش زبانه کش شمع روی کیست

1 هر چند ناز کردی ، نیازم زیاده شد دردم فزود و سوز و گدازم زیاده شد

2 هر چند بیش کشت به ناز و کرشمه‌ام رغبت به آن کرشمه و نازم زیاده شد

3 باز آمدی و شعلهٔ شوقم به جان زدی کم گشته بود سوز تو بازم زیاده شد

4 درد تو کم نشد ز سفر بلکه سد الم از رنج راه دور و درازم زیاده شد

1 دلم را بود از آن پیمان‌گسل امید یاری‌ها به نومیدی کشید آخر همه امیدواری‌ها

2 رقیبان را ز وصل خویش تا کی معتبر سازی مکن جانا که هست این موجب بی‌اعتباری‌ها

3 به اغیار از تو این گرم‌اختلاطی‌ها که من دیدم عجب نبود اگر چون شمع دارم اشکباری‌ها

4 به سد خواری مرا کشتی وفاداری همین باشد نکردی هیچ تقصیر، از تو دارم شرمساری‌ها

1 به طوف کعبه من خاکسار خواهم رفت ولی به یاد سر کوی یار خواهم رفت

2 اگر به باغ روم بهر دیدن گل و سرو به یاد قامت آن گلعذار خواهم رفت

3 جدا ز یار چه باشم درین دیار مقیم چو یار کرد سفر زین دیار خواهم رفت

4 مرا به میکده ، ای محتسب رجوعی نیست اگر روم پی دفع خمار خواهم رفت

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی