آثار وحشی بافقی

صفحه 30 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 جان رفت و ما به آرزوی دل نمی‌رسیم هرچند می‌رویم به منزل نمی‌رسیم

2 برقیم و بلکه تندتر از برق و رعد نیز وین طرفه تر که هیچ به محمل نمی‌رسیم

3 لطف خدا مدد کند از ناخدا چه سود تا باد شرطه نیست به ساحل نمی‌رسیم

4 در اصل حل مسأله عشق کس نکرد یا ما بدین دقیقهٔ مشکل نمی‌رسیم

1 خرم دل آن کس که ز بستان تو آید گل در بغل از گشت گلستان تو آید

2 ما با لب تفسیده ره بادیه رفتیم خوش آنکه ز سرچشمهٔ حیوان تو آید

3 خوش می‌گذری غنچه گشای چمن کیست این باد که از جنبش دامان تو آید

4 بر مائدهٔ خلد خورانم همه خونم رشک مگسی کان ز سر خوان تو آید

1 ملک دل را سپه ناز به یغما آمد دیده را مژده که هنگام تماشا آمد

2 تا چه کردیم که چون سبزه ز کویی ندمیم گل به گلزار شد و لاله به صحرا آمد

3 پرتو طلعت یوسف مگرش خواهد عذر آنچه بر دیدهٔ یعقوب و زلیخا آمد

4 غمزه‌اش کرد طمع در دل و چونش ندهم خاصه اکنون که تبسم به تقاضا آمد

1 عزلت ما شده سر تاسر دنیا مشهور قاف تا قاف بود عزلت عنقا مشهور

2 پایه آن یافت که گردید مجرد ز همه هست آری به فلک رفتن عیسا مشهور

3 نه همین قصه مجنون شده مشهور جهان در جهان هست ز ما نیز سخنها مشهور

4 شهرت حسن کند زمزمه عشق بلند شد ز یوسف سخن عشق زلیخا مشهور

1 ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم

2 دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشهٔ بامی که پریدیم ، پریدیم

3 رم دادن صید خود از آغاز غلط بود حالا که رماندی و رمیدیم ، رمیدیم

4 کوی تو که باغ ارم روضهٔ خلد است انگار که دیدیم ندیدیم، ندیدیم

1 بخت آن کو که کشم رخش و سوارش سازم دل جنیبت کش و جان غاشیه‌دارش سازم

2 خواهم این سینه پر از جوهر جانهای نفیس که به دامان وفا کرده نثارش سازم

3 نفس گرم نگر فیض اثر بین که اگر بگمارم به خزان رشک بهارش سازم

4 کیست بدخواه تو ای همت پاکان با تو که به یک آه سحر بهر تو کارش سازم

1 می‌توانم که لب از آب خضر تر نکنم میرم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

2 شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم

3 آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید چنگ در جان زندم میل کبوتر نکنم

4 دارم آن صبر که با چاشنی ذوق مگس بر لب تنگ شکر دست به شکر نکنم

1 چندین عنایت از پی چندین جفا چه بود تغییر طور خویش چرا مدعا چه بود

2 ما کشتهٔ جفا نه برای وفا شدیم سد جان فدای خنجر تو خونبها چه بود

3 بی شکوه و شکایت ما ترک جور چیست دیدی چه ناصواب ، بفرما خطا چه بود

4 طبع تو هیچ خاطر ما در میان ندید منع جفا و جور ز بهر خدا چه بود

1 دلی و طاقت سد آه آتشین دارم همین منم که دل و طاقت چنین دارم

2 نعوذباله اگر بگذری به جانب غیر تو می‌خرامی و من رشک بر زمین دارم

3 به راندن از تو شکایت کنم خدا مکناد شکایت ار کنم آزار بیش ازین دارم

4 محیط جانب من بین و عذر رفته بخواه که سخت رخش گریزی به زیر زین دارم

1 تا چند به غمخانهٔ حسرت بنشینم وقتست که با یار به عشرت بنشینم

2 بی طاقتیم در ره او می‌رود از حد کو صبر که در گوشهٔ طاقت بنشینم

3 تا چند روم از پی او بند کنیدم باشد که زمانی به فراغت بنشینم

4 داغ تو مرا شمع صفت سوخت کجایی مگذار که با اشک ندامت بنشینم

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی