آثار وحشی بافقی

صفحه 30 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 از آن تر شد به خون دیده دامانی که من دارم که با تردامنان یار است جانانی که من دارم

2 اگر با من چنین ماند پریشان اختلاط من ازین بدتر شود حال پریشانی که من دارم

3 ز مردم گر چه می‌پوشم خراش سینهٔ خود را ولی پیداست از چاک گریبانی که من دارم

4 کشم تا کی غم هجران اجل گو قصد جانم کن نمی‌ارزد به چندین درد سر جانی که من دارم

1 انجام حسن او شد پایان عشق من هم رفت آن نوای بلبل بی برگ شد چمن هم

2 کرد آنچنان جمالی در کنج خانه ضایع بر عشق من ستم کرد بر حسن خویشتن هم

3 بدمستی غرورش هنگامه گرم نگذاشت افسرده کرد صحبت بر هم زد انجمن هم

4 گو مست جام خوبی غافل مشو که دارد این دست شیشه پر کن سنگ قدح شکن هم

1 دور از چمن وصل یکی مرغ اسیرم ترسم که شوی غافل و در دام بمیرم

2 خواهم که شوم ازنظر لطف تو غایب هر چند که پر دردم و بسیار حقیرم

3 گر آب فراموشی ازین بیشتر آید ترسم که فرو شوید از آن لوح ضمیرم

4 جان کرد وداع تن و برخاست که وحشی بنشین تو که من در قدم موکب میرم

1 از تندی خوی تو گهی یاد نکردم کز درد ننالیدم و فریاد نکردم

2 پیش که رسیدم، که ز اندوه جدائی نگریستم و حرف تو بنیاد نکردم

3 با اینهمه بیداد که دیدم ز تو هرگز دادی نزدم ناله ز بیداد نکردم

4 گفتی چه کس است این ، چه کسم، آن که ز جورت جان دادم و آه از دل ناشاد نکردم

1 ز کمال ناتوانی به لب آمدست جانم به طبیب من که گوید که چه زار و ناتوانم

2 به گمان این فکندم تن ناتوان به کویت که سگ تو بر سر آید به امید استخوانم

3 اگر آنکه زهر باشد چو تو نوشخند بخشی به خدا که خوشتر آید ز حیات جاودانم

4 ز غم تو می‌گریزم من ازین جهان و ترسم که همان بلای خاطر شود اندر آن جهانم

1 همخواب رقیبانی و من تاب ندارم بی‌تابم و از غصهٔ این خواب ندارم

2 زین در نتوان رفت و در آن کو نتوان بود درمانده‌ام و چارهٔ این باب ندارم

3 آزرده ز بخت بد خویشم نه ز احباب دارم گله ازخویش و ز احباب ندارم

4 ساقی می صافی به حریفان دگر ده من درد کشم ذوق می ناب ندارم

1 منفعل گشت بسی دوش چو مستش دیدم بوده در مجلس اغیار چنین فهمیدم

2 صبر رنجیدنم از یار به روزی نکشید طاقت من چو همین بود چه می رنجیدم

3 غیردانست که از مجلس خاصم راندی شب که با چشم تر از کوی تو بر گردیدم

4 یاد آن روز که دامان توام بود به دست می‌زدی خنجر و من پای تو می‌بوسیدم

1 چون طفل اشک پرده در راز نیستم از من مپوش راز که غماز نیستم

2 در انتظار اینکه مگر خواندم شبی یک شب نشد که گوش بر آواز نیستم

3 بیخود مرا حکایت او چیست بر زبان گر در خیال آن بت طناز نیستم

4 در بزم عشق نرد مرادی نمی‌زدم زانرو که چون رقیب دغا باز نیستم

1 در آن مجلس که او را همدم اغیار می‌دیدم اگر خود را نمی‌کشتم بسی آزار می‌دیدم

2 چه بودی گر من بیمار چندان زنده می‌بودم که او را بر سر بالین خود یکبار می‌دیدم

3 به من لطفی نداری ورنه می‌کردی سد آزارم که می‌ماندم بسی تا من ترا بسیار می‌دیدم

4 به مجلس کاش از من غیر می‌شد آنقدر غافل که یک ره بر مراد خویش روی یار می‌دیدم

1 دلی و طاقت سد آه آتشین دارم همین منم که دل و طاقت چنین دارم

2 نعوذباله اگر بگذری به جانب غیر تو می‌خرامی و من رشک بر زمین دارم

3 به راندن از تو شکایت کنم خدا مکناد شکایت ار کنم آزار بیش ازین دارم

4 محیط جانب من بین و عذر رفته بخواه که سخت رخش گریزی به زیر زین دارم

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی