آثار وحشی بافقی

صفحه 29 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 می‌توانم که لب از آب خضر تر نکنم میرم از تشنگی و چشم به کوثر نکنم

2 شوق یوسف اگرم ثانی یعقوب کند دارم آن تاب کز او دیده منور نکنم

3 آن قوی حوصله بازم که اگر حسرت صید چنگ در جان زندم میل کبوتر نکنم

4 دارم آن صبر که با چاشنی ذوق مگس بر لب تنگ شکر دست به شکر نکنم

1 ما گل به پاسبان گلستان گذاشتیم بستان به پرورندهٔ بستان گذاشتیم

2 می‌آید از گشودن آن بوی منتی در بسته باغ خلد به رضوان گذاشتیم

3 در کار ما مضایقه‌ای داشت ناخدا کشتی به موج و رخت به توفان گذاشتیم

4 در خود نیافتیم مدارا به اهرمن بوسیدن بساط سلیمان گذاشتیم

1 ما چو پیمان با کسی بستیم دیگر نشکنیم گر همه زهرست چون خوردیم ساغر نشکنیم

2 پیش ما یاقوت یاقوتست و گوهر گوهر است دأب ما اینست یعنی قدر گوهر نشکنیم

3 هر متاعی را در این بازار نرخی بسته‌اند قند اگر بسیار شد ما نرخ شکر نشکنیم

4 عیب پوشان هنر بینیم ما طاووس را پای پوشانیم اما هرگزش پر نشکنیم

1 مصلحت دیده چنین صبر که سویش نروم ننشینم به رهش بر سر کویش نروم

2 هست خوش مصلحتی لیک دریغا کو تاب که یک امروز به نظارهٔ رویش نروم

3 آرزو نام یکی سلسله جنبانم هست خود به خود من به شکن گیری مویش نروم

4 سد صلا می‌زند آن چشم و به این جرأت شوق بر در وصل ز اندیشهٔ خویش نروم

1 نفروخته خود را ز غمت باز خریدیم آن خط غلامی که ندادیم دریدیم

2 در دست نداریم به جز خار ملامت زان دامن گل کز چمن وصل نچیدیم

3 این راه نه راهیست عنان بازکش ای دل دیدی که درین یک دو سه منزل چه کشیدیم

4 مانند سگ هرزه رو صید ندیده بیهوده دویدیم و چه بیهود دویدیم

1 چو خواهم کز ره شوقش دمی بر گرد سر گردم به نزدیکش روم سد بار و باز از شرم برگردم

2 من بد روز را آن بخت بیدار از کجا باشد که در کویش شبی چون پاسبانان تا سحر گردم

3 دلم سد پاره گشت از خنجرش و ز شوق هر زخمی به خویش آیم دمی سد بار و از خود بیخبر گردم

4 اگر جز کعبهٔ کوی تو باشد قبله گاه من الاهی ناامید از سجدهٔ آن خاک در گردم

1 در آغاز محبت گر وفا کردی چه می‌کردم دل من برده بنیاد جفا کردی چه می‌کردم

2 هنوزم مبتلا نا کرده کشت از تیغ استغنا دلم را گر به لطفی مبتلا کردی چه می‌کردم

3 نگار آشنا کش دلبر بیگانه سوز من مرا با خویشتن گر آشنا کردی چه می‌کردم

4 بجز جور و جفا کردی نکرد آن مه بحمداله اگر بعد از وفا این کارها کردی چه می‌کردم

1 دارد که چون تو پادشهی بنده‌ات شوم قربان اختلاط فریبنده‌ات شوم

2 بیعانهٔ هزار غلام است خنده‌ات سد بار بندهٔ لب پر خنده‌ات شوم

3 سد کس به یک نگه فکنی در کمان لطف شیدایی نگاه پراکنده‌ات شوم

4 پروانه سوزد از پی سد گام پرتوت سرگرم شمع عارض تابنده‌ات شوم

1 ز کوی آن پری دیوانه رفتم نکو کردم خردمندانه رفتم

2 بیا بشنو ز من افسانه عشق که دیگر بر سر افسانه رفتم

3 ز من باور کند زاهد زهی عقل که کردم تو به وز میخانه رفتم

4 سفر کردم ز کوی آشنایی ز صبر و دین و دل بیگانه رفتم

1 خوشست آن مه به اغیار آزمودم به من خوش نیست بسیار آزمودم

2 همان خوردم فریب وعدهٔ تو ترا با آنکه سد بار آزمودم

3 ز تو گفتم ستمکاری نیاید ترا نیز ای ستمکار آزمودم

4 به مهجوری صبوری کار من نیست بسی خود را در این کار آزمودم

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی