آثار وحشی بافقی

صفحه 15 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 مرغ ما دوش سرایندهٔ بستانی بود داشت گلبانگی و معشوف گلستانی بود

2 دیده کز نعمت دیدار نبودش سپری مگسی بود که مهمان سرخوانی بود

3 دست امید که یک بار نقابی نکشید بود دور از سر و نزدیک به دامانی بود

4 آنکه از تشنگیش بود گذر بر ظلمات تف نشان جگرش چشمهٔ حیوانی بود

1 آنچه کردی ، آنچه گفتی غایت مطلوب بود هر چه گفتی خوب گفتی هر چه کردی خوب بود

2 من چرا در عشق اندیشم ز سنگ طعن غیر آنکه مجنون بود اینش در جهان سرکوب بود

3 چند گویی قصهٔ ایوب و صبر او بس است بیش از این ما صبر نتوانیم آن ایوب بود

4 بود از مجنون به لیلی لاف یکرنگی دروغ در میان گر احتیاج قاصد و مکتوب بود

1 بود آن وقتی که دشنام تو خاطر خواه بود بنده بودیم و زبان ماجرا کوتاه بود

2 حق یاریهای سابق گر نبستی راه نطق درجواب این که گفتی نکته‌ای در راه بود

3 پیش ازینم جان فزودی لذت دشنام او اله اله از چه امروز اینچنین جانکاه بود

4 گو مده فرمان که دیگر نیست دل فرمان پذیر حکم او می‌رفت چندانی که اینجا شاه بود

1 آن مستی تو دوش ز پیمانهٔ که بود چندین شراب در خم و خمخانهٔ که بود

2 ای مرغ زود رام که آورد نقل و می دام فریب آب که و دانهٔ که بود

3 روشن بسان آتش حسنت می که شد شمعت زبانه کش پی پروانهٔ که بود

4 آوازه‌ات به مستی و رندی بلند شد افشای آن ز نعرهٔ مستانهٔ که بود

1 دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود تیغ در دست تغافل سخت بی زنهار بود

2 رفتن و ناآمدن سهل است با خود خوش کنیم دیده را نادیده کرد و رفت این آزار بود

3 رسم این می‌باشد ای دیر آشنای زود سر آنهمه لاف وفا آخر همین مقدار بود

4 یاری ظاهر چه کار آید خوش آن یاری که او هم به ظاهر یار بود و هم به باطن یار بود

1 با غیر دوش اینهمه گردیدنش چه بود و ز زهر چشم جانب ما دیدنش چه بود

2 آن ناز چشم کرده سر صلح اگر نداشت از دور ایستادن و خندیدنش چه بود

3 اظهار قرب اگر نه غرض بود غیر را از من ره حریم تو پرسیدنش چه بود

4 گر وعدهٔ وصال نبودش به دیگران بی وجه تند گشتن و رنجیدنش چه بود

1 چون تو مستغنی ز دل بودی دل آرایی چه بود بر دل و جان ناز را چندین تقاضایی چه بود

2 در تصرف چون نمی‌آورد حسنت ملک دل این حشر بردن به اقلیم شکیبایی چه بود

3 مشکلی دارم بپرسم از تو ، یا از یارتو جلوهٔ خوبی چه و منع تماشایی چه بود

4 بود چون در کیش خوبی عیب عاشق داشتن جرم چشم ما چه باشد عرض زیبایی چه بود

1 چندین عنایت از پی چندین جفا چه بود تغییر طور خویش چرا مدعا چه بود

2 ما کشتهٔ جفا نه برای وفا شدیم سد جان فدای خنجر تو خونبها چه بود

3 بی شکوه و شکایت ما ترک جور چیست دیدی چه ناصواب ، بفرما خطا چه بود

4 طبع تو هیچ خاطر ما در میان ندید منع جفا و جور ز بهر خدا چه بود

1 دوش از عربده یک مرتبه باز آمده بود چشم پر عربده‌اش بر سر ناز آمده بود

2 چشمش از ظاهر حالم خبری می‌پرسید غمزه‌اش نیز به جاسوسی راز آمده بود

3 بود هنگامهٔ من گرم چنان ز آتش شوق که نگاهش به تماشای نیاز آمده بود

4 غیر داند که نگاهش چه بلا گرمی داشت زانکه در بوتهٔ غیرت به گداز آمده بود

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی