1 بخوی نرم شود عقده های مشکل حل که پنبه سخت کلیدی است قفل محکم را!
1 ما را چو باز طایر دل پای بست تست مانند بهله، زندگی ما بدست تست
1 نبود گرت عطا، برخ سائلان بخند روی گشاده نایب دست گشاده است
1 نگردد مرد کامل تا نیاید از وطن بیرون نفس کی حرف گرد تا نیاید از دهن بیرون؟!
1 بی فکر تو، ناپاک دل از لوث جهانست بی ذکر تو، دل خانه بی آب روان است
1 رسیده ضعف بجایی که همچو پنجه بط نگه ز پرده چشمم برون نمیآید
1 تا بگلشن را او با آن قد رعنا فتاد چون الف هر سرو از دنبال آن بالا فتاد
1 گوشه گیری پیشه کن، گر جمع میخواهی حواس چون کمند وحدت این اوراق را شیرازه نیست
1 عیش گیتی پر نمک و شور و شر است کیفیت از این شراب جستن غلط است
1 اگر بیند بخوابم، نرگسش بیخواب میگردد اگر با زلف گویم حال دل، بیتاب میگردد