1 فریب شکر الفت نمیخورم دیگر که زهر فرقت احباب کرده استادم
1 کافرم، گر در دوعالم غیر او دارم کسی در قیامت دعوی خونم به قاتل میرسد!
1 تنها نه ماه پیش رخت سر فگنده شد تا شمع دید روی ترا، مرد و زنده شد!
1 پنبه سان شکستی چوب نرمی پیشه را نیست سنگی سخت تر از سختی خود شیشه را
1 به پیش لعل لبت، وصف جان به شیرینی چنان بود که گیا را نبات میگویند!
1 برد از من تاب، تاب سنبل گیسوی او طاقتم شد طاق، از طاق خم ابروی او!
1 راستان را، ز نهاد کج دوران چه زیان؟ زآنکه در کوزه کج آب نه استد جز راست
1 برای یک لب نان دربدر چه میگردی؟ تو راه درگه حق را مگر نمیدانی؟!
1 کهن پیر گردون به موی سفید دگر شانه از پنجه خور کشید
1 گشت یکشب در میان، وصل بت رعنای ما کربلایی شد پلاس تیرهبختیهای ما!