گر باده غم نصیب ما زین از واعظ قزوینی رباعی 73
1. گر باده غم نصیب ما زین خم بود
در خنده بیباکی ما غم گم بود
...
1. گر باده غم نصیب ما زین خم بود
در خنده بیباکی ما غم گم بود
...
1. گر قبله دل، نه کوی آن شاه بود
کی سجده تو قبول درگاه بود؟
...
1. از خوی درشت، دوست نایاب شود
دشمن بملایمت ز احباب شود
...
1. تا از دم گرمی سخنی سر نشود
دل از ایمان ترا منور نشود
...
1. با خلق الفت، دماغ سازی خواهد
روی دل میهمان نوازی خواهد
...
1. هر کس که در این زمانه عزت جوید
باید که ره دروغگویی پوید
...
1. زاد ره مرگ، گریه و آه ببر
از بیم گناه، روی چون کاه ببر
...
1. از کار جهان، بترک و تجرید گذر
از مطلب روزگار نومید گذر
...
1. از خانه خراب کردن خلق به زور
هرگز نشود خانه ظالم معمور
...
1. تاکی ز شراب خواب مستی، برخیز!
از بستر نرم تن پرستی، برخیز!
...
1. در مکتب عقل، خود کتاب خود باش
در فکر سئوال حق، جواب خود باش
...
1. ای آنکه ترا خوش غلیانیست تلاش
با فکر نی و شیشه دلت راست معاش
...