30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری

1 اگرچه دورم از نظاره رخسار یار امشب بود لوح خیال ابروی او در کنار امشب

2 نیم آسوده شوقش دمی از اضطراب دل پر پروانه دارد دود شمع انتظار امشب

3 اگر چندی که بودم دوش مست باده وصلش ولی دارد سرم از هجر او رنج خمار امشب

4 به یک نظاره از شرع محبت داد این فتوا فقیه عشق اندر حرمت بوس و کنار امشب

1 هرکس که گل چید از گلشن شب افتاد نانش در روغن شب

2 چون عقد پروین حاصل توان کرد گر خوشه چینی از خرمن شب؟!

3 دادست زینت خیاط قدرت از تکمه زر پیراهن شب

4 ره می‌توانی بردن به مقصد در زیرت آید گر توسن شب

1 می‌رسد از ناله بر گردون لوای عندلیب شاخ گل چون تخت جم باشد برای عندلیب

2 در چمن امروز در دربار شاهنشاه گل هیچ کس را نیست گستاخی سوای عندلیب!

3 با همه خواری نگردد دور از طرف چمن آفرین بر عهد میثاق و وفای عندلیب!

4 گر بود صد زیر و بم در نغمه موسیقار را کی نشیند در سلوک ناله جای عندلیب؟!

1 نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب نیست غیر از دیدن گل مدعای عندلیب

2 ساربان رنگ گلشن دارد آهنگ سفر کی بود در محمل او جز درای عندلیب؟!

3 ترسم از الفت‌پرستی‌های ساز نغمه‌اش کش خلد در پای گل خار از صدای عندلیب

4 بس که شد محنتکش شوق تماشاهای گل گشته خم از بار غم قد دوتای عندلیب

1 حنا از خون مردم بسته دستت شده گلگون دو لعل میْ‌پرستت

2 به قتل عاشقان تیغ دو ابروت ز مژگان صف کشیده چشم مستت

3 به ما کلک قضا عشقت نوشته مرا عاشق تو معشوق از الستت

4 جهان حسن را شاهی مسلم تو را گردید از طرز نشستت

1 زهی آیینه را حیرت خیال عکس تصویرت کمان فتنه را ناوک حدیث چشم زهگیرت!

2 چو خاک اکنون به باد از آتش تیغ توام لیکن بسی جوهر ز خونم گل کند از آب شمشیرت

3 نمی‌روید به جز یاقوت دیگر هیچ از خاکش اگر ریزد به هر جا قطره‌ای از خون نخچیرت

4 وجوب سرنوشت خامه نی نیست بشکستن درستی نیست ممکن در قلم انشای تصویرت

1 حیات طغرل از عشق حبیب است جفای طغرل از دست رقیب است

2 بود طغرل اسیر زلف جانان به طغرل هرچه آید یا نصیب است

3 دمی آ سوی بیماران عشقت که بیمار انتظار اندر طبیب است

4 بیا ای جان به استقبال بیرون که جانان سوی ما آید قریب است

1 اگر دل محو آن رخسار زیباست ز جوهر موج این آیینه دریاست

2 ندارد داغدار عشق قدری وطن با لاله اندر کوه و صحراست

3 مشو در مهر امکان همچو شبنم جهان در سایه این بال عنقاست

4 به وقت عجز دشمن دوست گردد به زانوی سکندر فرق داراست

1 هر کرا شوخ پری‌رخسار است ساغر عشرت او سرشار است

2 زاهدی را که صفا در دل نیست سبحه او نه کم از زنار است

3 زلف او دیدم و گفتم در دل هرکجا گنج بود گر مار است

4 از لبش وقت سخن در بارد لعل او را ز بدخشان عار است

1 حزین منشین که نوروز بهار است جهان چون خضر خطت سبزه‌زار است

2 بهار افروخت زینت در گلستان محل فیض سیر گلعذار است

3 گل و سنبل پریشان از صبا شد فراز و شیب صحرا لاله‌زار است

4 به یک سو نوحه‌گر قمری ز کوکو نوای بلبل و صوت هزار است

آثار طغرل احراری

30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی