30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری

1 سرشکم دانه بی‌حاصل کیست؟! قماش ناله بار محمل کیست؟!

2 دلم هر لحظه دارد اضطرابی تپش فرسود شوق بسمل کیست؟!

3 گهرریز است چشم انتظارم نمی‌دانم که این سر منزل کیست!

4 نباشد گر به قتل ما کشیده خم ابرویش تیغ قاتل کیست؟!

1 می‌برد لعل لب او نشئه از موج شراب می‌کشد دامان زلفش از گریبان گلاب

2 لمعه برق رخش هر دم به عشاق آن کند در بیابان تشنه را تشویش نیرنگ سراب

3 هر زمان دل آرزوی آب تیغت می‌کند تا به کی شمشیر احسان تو باشد در قراب؟!

4 توشه لخت جگر دارم به راهت دود غم می‌زند فواره ترسم تیره گردد این کباب

1 جز عشق به عالم همه اوهام خیال است با مرغ هوس سایه عنقا پر و بال است

2 تعلیم جنون گیر ز استاد محبت هر حرف که خوانی ز غمش درس کمال است

3 اندر پی اقبال تو ادبار مهیاست شام غم هجران تو از صبح وصال است

4 سرچشمه دل را مکن از گرد هوس گل عکس رخ خود بینی اگر آب زلال است

1 تا خیال ابرویش کردم سرم آمد به یاد یاد مژگانش نمودم خنجرم آمد به یاد

2 کوه را دیدم ز تمکین پای در دامن کشید عبرتی می‌خواستم گوش کرم آمد به یاد

3 تا صبا مشاطه زد گیسوی سنبل را به باغ زان شمیم گیسوی چون عنبرم آمد به یاد

4 مشتری نبود به نقد جنس شب‌های غمم عاقبت سودای روز محشرم آمد به یاد

1 از هجوم اشک بر دریا گذر داریم ما ریشه نخل امید از چشم تر داریم ما

2 بس که باشد جنس ما را گرمی بازار غم گوییا دکانی از سنگ شرر داریم ما!

3 رهروان عشق را زاد دگر در کار نیست توشه‌ای در راهش از خون جگر داریم ما

4 ساز قانون محبت را نباشد زیر و بم در طریق عشق دائم پا ز سر داریم ما

1 اگرچه دورم از نظاره رخسار یار امشب بود لوح خیال ابروی او در کنار امشب

2 نیم آسوده شوقش دمی از اضطراب دل پر پروانه دارد دود شمع انتظار امشب

3 اگر چندی که بودم دوش مست باده وصلش ولی دارد سرم از هجر او رنج خمار امشب

4 به یک نظاره از شرع محبت داد این فتوا فقیه عشق اندر حرمت بوس و کنار امشب

1 تا به رخسار چو ماه او نظر داریم ما یک جهان آیینه از جوهر به بر داریم ما!

2 غنچه لعل لبش را حاجت تفصیل نیست نسخه‌ای از دفتر او مختصر داریم ما!

3 ای نصیحت‌گو مگو هرگز مرا درس ادب! جز سلوک عشق دیگر کی هنر داریم ما؟!

4 اشک خونین از فراقش گرچه طوفان می‌کند چشم می‌پوشم زین دریا گذر داریم ما

1 بس که چون عنقا ز خاطرها فراموشیم ما گر جهان از ما نپوشد چشم می‌پوشیم ما!

2 جوش شکر در نی آخر می‌کند منع صدا از کمال شهد مضمون گرچه خاموشیم ما!

3 از زمین تا آسمان گر مشتری جوشد ولیک جز قماش معنی باریک نفروشیم ما!

4 بنده عشقیم ما آزاد از آزادی‌ایم همچو زلف یار دائم حلقه‌برگوشیم ما!

1 اگر هوشم کند چون شانه در زلفش شبیخون را به یک مو بسته گردم سرنوشت بخت واژون را

2 به جز وحشت نباشد هیچ سرمشق خط عاشق سیه از چشم آهو کن سواد لوح مجنون را!

3 نگردد جوهری هم‌سنگ میزان سرشک من که از یاقوت می‌باشد گرانی اشک گلگون را

4 ز بی‌تابی ندارد یک قلم تاب دماغ خط به مو باید نوشتن از میانش حرف مضمون را!

1 آنکه تسلیم سجود خاک پایش شد سر است رهبر آیینه مطلب صفای جوهر است

2 طائر عشق از پر و بال هوس باشد بری آنکه در دام تو افتد صید بی بال و پر است

3 دود آهم را اثر باشد سواد لعل او دعوی عشق مرا خط غبارش محضر است

4 سرمه اندر کام دارد موی چینی دم به دم هر کرا تمکین بود دانی که گوش او کر است

آثار طغرل احراری

30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی