30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری

1 قامت دلجوی او سرو گلستان کیست؟! عارض تابان او شمع شبستان کیست؟!

2 گر نبود تیر او سوی منش دم به دم بر دل مجروح من ناوک پیکان کیست؟!

3 باد صبا می‌برد قافله بر قافله سلسله مشک را زلف پریشان کیست؟!

4 خنده به گل می‌زند وقت تماشا به باغ غنچه لعل لبش از چمنستان کیست؟!

1 دارم هوای عشق تو عمریست بر سرا بهر خدا ز راه وفا هیچ نگذرا!

2 در ملک عشق مسند شاهی گزیده‌ام تا کرده‌ام ز نقش کف پات افسرا!

3 هر مدعی به دعوی عشقت نه صادق است دارم ز رنگ زرد بهر تو محضرا!

4 مرغ دلم به سوی تو پرواز می‌کند باشد رسا به شوق وصال تو شهپرا!

1 هرکه را باشد نظر ترک قباپوش مرا آفرین گوید تحمل کردن هوش مرا!

2 از خیال قامتش اکنون عصا می‌بایدم بار سنگین فراقش کرده خم دوش مرا

3 از کدامین زمره‌ام یارب که در بزم وجود جز سر زانو عروسی نیست آغوش مرا؟!

4 ای که می‌خواهی به سلک بندگان درگهش حلقه‌ای غیر از خم زلفش مکن گوش مرا!

1 نغمه عشاق باشد در نوای عندلیب نیست غیر از دیدن گل مدعای عندلیب

2 ساربان رنگ گلشن دارد آهنگ سفر کی بود در محمل او جز درای عندلیب؟!

3 ترسم از الفت‌پرستی‌های ساز نغمه‌اش کش خلد در پای گل خار از صدای عندلیب

4 بس که شد محنتکش شوق تماشاهای گل گشته خم از بار غم قد دوتای عندلیب

1 ای ز رخسار تو گل شرمنده در گلزارها وز خرامت آب را زنجیر حیرانی به پا!

2 دم به دم سوی تو قلاب محبت می‌کشد جز دلیل عشق نبود کس به سویت رهنما

3 نیست غیر از مد آه خود عصای دگرم قامتم شد زیر بار محنت عشقت دو تا

4 من شهید تیغ هجرم سوی من گامی بزن کاش از خونم بود اندر کف پایت حنا!

1 می‌رسد از ناله بر گردون لوای عندلیب شاخ گل چون تخت جم باشد برای عندلیب

2 در چمن امروز در دربار شاهنشاه گل هیچ کس را نیست گستاخی سوای عندلیب!

3 با همه خواری نگردد دور از طرف چمن آفرین بر عهد میثاق و وفای عندلیب!

4 گر بود صد زیر و بم در نغمه موسیقار را کی نشیند در سلوک ناله جای عندلیب؟!

1 ساقیا باده ده بهار گذشت رونق عیش روزگار گذشت!

2 در میخانه و سر خم را باز کن وقت انتظار گذشت!

3 آنچه داری بریز در جامم دردسر بی‌حد از خمار گذشت!

4 شاهد گل ز بوستان امروز توسن باد را سوار گذشت

1 گر خرامد آن پری‌رو جانب گلزارها شور محشر می‌شود در کوچه و بازارها

2 هر نفس در خانه دل نقش تصویرش بود با پری هائل نمی‌گردد در و دیوارها

3 گردی از خاک کف پایش به هنگام وصال بهر دفع نبض هجران می‌کنم تومارها!

4 در طریق عشق جز وحشت نمی‌باشد دلیل این سخن را من شنیدستم ز مجنون بارها!

1 غبار سرمه تا در خانه چشمش وطن دارد سیاهی پرده از ساز تغافل در بدن دارد

2 نسیم طره پر پیچ و تاب عنبرآسایش به دست قاصد باد صبا مشک ختن دارد

3 هزاران باغ گلشن در غبار مقدمش ندهم که نقش خاک پایش آب و رنگ صد چمن دارد

4 دهان غنچه‌اش چون حقه سربسته می‌بینم که هنگام تکلم لعل او در عدن دارد

1 رندیم ما و بوقلمونی شعار ماست رسوا شدن میان کسان اعتبار ماست

2 ما پیروان پیر خرابات می شویم بی‌خود شدن به گوشه میخانه کار ماست

3 زلف سیه که گرد رخ یار دیده‌اید آن پیچ و تاب حلقه دود شرار ماست

4 از بهر یار طعنه اغیار می‌کشیم با یار ما نظر نکند هر که یار ماست

آثار طغرل احراری

30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی