دل پیش تو کشف راز کرده از طغرل احراری غزل 286
1. دل پیش تو کشف راز کرده
دیوان غم تو باز کرده
...
1. دل پیش تو کشف راز کرده
دیوان غم تو باز کرده
...
1. ای عشق بلای جان شدستی
اندر دل ناتوان شدستی!
...
1. ای غنچه خندان من از بوستان کیستی؟!
وی دشمن ایمان من از دوستان کیستی؟
...
1. یاد ایامی که سوی ما خرامی داشتی
با کف از میخانه الطاف جامی داشتی!
...
1. آن روز وعده تو سرآمد نیامدی
نخل امید با ثمر آمد نیامدی
...
1. عارضت خورشید اوج دلبری
صورتت رشک بتان آذری
...
1. با لب لعل تو طوطی نکند همسخنی
بگذرد پیش تو از دعوی شکرشکنی
...
1. ای فلک داد از جفایت در چه حالم کردهای؟!
راست بودم چون الف مانند دالم کردهای!
...