30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری

1 رخش امشب چراغ خانه کیست؟! نگاهم شهپر پروانه کیست؟!

2 حدیث کوته زلفش دراز است شب ما روز از افسانه کیست؟!

3 زده اشکم ز شادی خیمه غم سواد چشم من کاشانه کیست؟!

4 جنون خیزد درین راه از غبارم خرام شوخی مستانه کیست؟!

1 آفرین شست خدنگ چشم زهگیر تو را کز دو صد دل بگذراند ناوک تیر تو را!

2 بند سودای غم یوسف زلیخا کی شدی گر بدیدی پیچ و تاب زلف زنجیر تو را؟!

3 رمز سامان تغافل آنقدر فهمیده‌ام کرده استاد ازل از نام تخمیر تو را!

4 جان کند بهزاد از راه تحیر تا ابد هرکجا بیند اگر او نقش تصویر تو را!

1 رفتن هوش از سرم تا ساربان محمل است ناقه شوق مرا در خاک مجنون منزل است

2 آنقدر مستم که نشناسم جنون را از خرد نشئه جام شراب من ز انگور دل است

3 قطره خونی که از زخم دل من می‌چکد نیست خون او شبنمی از شرم تیغ قاتل است!

4 دارم از فکر بلند خویش مضمون بلند صد فلاطون از کشاد معنی‌ام پا در گل است!

1 رنگ رخسار تو از رخسار گل ننگ آورد گل اگر روی تو بیند رنگ از رنگ آورد

2 حلقه پر پیچ و تاب طره شبرنگ تو در خم چوگان خود صد دل به نیرنگ آورد

3 یابد اندر دهر همچون خضر عمر جاودان هرکه در آغوش خود یک شب تو را تنگ آورد

4 مست صهبای جمال انورت را حالتیست در خیالش تا ابد کی نشئه بنگ آورد؟!

1 اگر اینست تندی توسن جولان شتابش را غبار خاک شو تا وارسی بوس رکابش را!

2 ز تار رشته اندیشه دوزم جامه نازش حدیث نکهت گل می‌درد طرف نقابش را

3 اگر خوانی خطی از مصحف رخساره لیلی نثار روضه مجنون نما نقد ثوابش را!

4 دل حیرت‌پرستم را نباشد جز تپش سودی مگر آرام بخشد جلوه او اضطرابش را؟!

1 ندارد میل الفت وضع آزادی‌پسند ما بود چون سرو عریانی به بر ما را پرند ما

2 صدای محمل راه نفس شد اضطراب دل به غیر از ناله کی خیزد دگر درد از سپند ما؟!

3 لب شیرین چو خسرو سرنوشت خامه ما شد شکر ریزد سراپا همچو نی از بند بند ما!

4 محیط یک جهان معنی شدیم امروز در عالم صدای کوس نوبت می‌زند کوه پهند ما

1 سرو نازش هر طرف با قامت دلجو گذشت شور و غوغای جهان از گنبد مینو گذشت

2 در چمن سنبل ز خجلت سر به پیش افکنده بود جانب گلشن مگر بویی ازآن گیسو گذشت؟!

3 در کمینگاه تغافل چشم او ره می‌زند محمل نازش اگر از گوشه ابرو گذشت

4 دود آه عاشقان فواره بر گردون زند گر سمند ناز او با جلوه از هرسو گذشت

1 آمد و در پیش من از ناز جولان کرد و رفت خاطرم را همچو زلف خود پریشان کرد و رفت

2 بس که سیلاب سرشکم آمد از جوش غمش قصر بنیاد دلم را سخت ویران کرد و رفت

3 دوش دیدم در چمن از ناز او را جلوه‌گر دست ما اندر گریبان گل به دامان کرد و رفت

4 بودم ایمان اگرچه در پیغمبر حسنش ولی کفر زلفش آمد و تاراج ایمان کرد و رفت

1 تا قضا کردست در قصر بلا بانی مرا چون حبابم نیست غم از خانه ویرانی مرا

2 بعد ازین کلک ادب از چوب سنبل می‌کنم زلف او تا گشت سرمشق پریشانی مرا

3 صورت نقشم نباید در قلم از لاغری شرم می‌دارم کشد گر خامه مانی مرا!

4 از کمال اعتباراتم چه می‌پرسی دگر!؟ نیست چون مردم گیا جز نام انسانی مرا!

1 حاجت من در دو عالم جز گل روی تو نیست روضه رضوان من غیر از سر کوی تو نیست!

2 از طواف کعبه و دیر و حرم ما را چه حظ؟! مسجد و محراب من غیر از سر کوی تو نیست!

3 یک دمی آسوده نبود این دل مجروح من لحظه‌ای خالی ز سودای تکاپوی تو نیست!

4 آب و تاب سنبل زلف بتان دیدم ولی پیچ و تاب طره مرغوله موی تو نیست!

آثار طغرل احراری

30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی