نرگس مست تو آلوی هراتم از طغرل احراری غزل 155
1. نرگس مست تو آلوی هراتم ندهد
حلقه زلف تو از بند نجاتم ندهد!
...
1. نرگس مست تو آلوی هراتم ندهد
حلقه زلف تو از بند نجاتم ندهد!
...
1. ز جوش اشک در آبم گهربار اینچنین باید
ز شام غم سیه روزم شب تار اینچنین باید!
...
1. بیا ای دل که نیرنگ و فسونت پر به کار آید
ز چشمش ساغر اندیشه را رنگ خمار آید
...
1. ای نگاه شفقتآمیزت مرا از جان لذیذ
هرچه باشد در جهان خوشتر مرا از آن لذیذ
...
1. هرکجا گر گردبادی حلقه میسازد غبار
حلقههای دام امید است چشمانتظار
...
1. در دل خیال آن قد رعنا نگاه دار
یاد پری نمودی تو مینا نگاه دار
...
1. کس نباشد به سیر این گلزار
تا کند امتیاز گل از خار
...
1. بس که اندر باغ از جنت اثر دارد بهار
جامهای همچون پر طوطی به بر دارد بهار
...
1. آنقدر دارد صفا آیینه رخسار یار
عکس چون نظاره از لغزش نمیگیرد قرار!
...
1. تا شنیدم از صبا افسانههای زلف یار
سایه شمشاد را در باغ کردم اختیار
...
1. پرده صبح نگه را بر رخ دلدار در
توتیا با چشم خود از خاک این دربار بر
...
1. در حریم یار گر آری گذر
ای صبا از من به او پیغام بر!
...