آثار طغرل احراری

صفحه 10 از 30
30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری

1 هرکه آمد به سوی خانه ما خواند شه‌بیت آستانه ما

2 ساز عشاق ما نوای تو شد این بود تا ابد ترانه ما!

3 بس که مجنون وادی عشقیم گشت عالم پر از فسانه ما

4 جز پریشانی کس نمی‌فهمد یک سر مو زبان شانه ما

1 ز خود بسیار دور افتادم از معنی قرینی‌ها مرا سرمشق حیرانیست اکنون موی چینی‌ها

2 توان در مزرع باغ جهان گل از ادب چیدن که صد خرمن نمایی حاصل ازین خوشه‌چینی‌ها

3 مرادی کی بود غیر از تسلی‌بخش آرامش نباشد بهره لیلی را ازین محمل‌نشینی‌ها!

4 ز شرم آن که فردا محرم مهر بتان باشی به شبنم غوطه زن امروز از خجلت جبینی‌ها

1 هر کس که رخ تو دید جانا عاشق به تو گشت آن زمانا

2 مرغ دل صد هزار عاشق در قید تو شد ز بحر دانا

3 تیر نگهت گذشت از جان ابروی کج تو چون کمانا!

4 خون شد دل ما چرا نگویی حرفی ز وفا از آن دهانا؟!

1 چاک است گویا پیراهن صبح انجم بریزد از دامن صبح

2 شبگیر می‌کن گر می‌توانی نظاره مهر از روزن صبح

3 مانند خور باش تا بگذرانی تیر اجابت از جوشن صبح

4 سودای غم را دیگر علاجی هرگز نباشد جز روغن صبح!

1 تا ز عکس خویش کردی سرفراز آیینه را باشد اندر روی تو روی نیاز آیینه را

2 دیده شد تا محرم نظاره رخسار تو حیرت ما کرد آخر ترکتاز آیینه را

3 شمع‌سان پروانه عکس خود آرد در بغل گر همین باشد غم سوز و گداز آیینه را

4 آنقدر فهمیده‌ام از صورت تحقیق دل در حقیقت نیست آیین مجاز آیینه را!

1 چون نی گرفته ملک جهان را فغان ما نبود به غیر ناله متاع دکان ما

2 ما عاشقیم و شهره آفاق گشته‌ایم عالم پر است از سخن و داستان ما

3 در جیب فکر خلوت هستی گزیده‌ایم باشد زبان خامه کنون ترجمان ما

4 جز نقش نام شهرت ما نیست از نگین عنقا بود به عالم امکان نشان ما

1 هیچ در ملک جهان چون او پری‌رخسار نیست اهرمن را بهتر از گیسوی او زنار نیست!

2 هر زمان چون شمع اندر خانه دل بینمش سد راه آن پری هرگز در و دیوار نیست!

3 عرض حاجاتت حجاب عکس مطلب می‌شود جز نفس آیینه دل را دگر زنگار نیست!

4 کیست باشد در شب هجران انیس و همدمش؟! جز خیال لیلی در مجنون دگر غمخوار نیست!

1 اینست اگر ساز بم و زیر جهان را بی‌پرده مکن نغمه مضراب زمان را!

2 با خط ادب ساز تو از سرمه سیاهی در حرف خموشی چه قلم بند میان را!

3 گردد خط حیرت اثر شوق فتوحت چون غنچه اگر مهر کنی قفل دهان را

4 کی بخیه کند خاک لب دامن نازش مهتاب بود محرم اگر زخم کتان را؟!

1 در کشور ملاحت شاهی تو را تمام است شمشاد و سرو و طوبی با قامتت غلام است

2 در هر کجا که بینم اوصاف خلق و خویت با سومنات و مسجد «ما قال » زین کلام است

3 چون غنچه لب گشایم وصف تو را نمایم غیر از حدیث رویت دیگر مرا حرام است!

4 حسن بتان عالم رو در زوال دارد در اوج خوبرویی مهر تو را قیام است

1 آتش عشق که خاکم تحفه بر باد آورد ننگ هستی آبروی نیستی یاد آورد؟!

2 خامه می‌لغزد ز دستش از کمال لاغری صورت ما بر قلم هرگه که بهزاد آورد

3 حلقه کن دام امید از حلقه گیسوی او تا قضا نخچیر ما در دام صیاد آورد

4 سر خط ما را سفیدی نیست این بخت سیه شادکامی را کجا در طبع ناشاد آورد؟!

آثار طغرل احراری

30 اثر از غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار طغرل احراری شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی