گله ام از تو مپندار که از از طبیب اصفهانی غزل 48
1. گله ام از تو مپندار که از دل برود
بر دلم از تو غباریست که مشکل برود
...
1. گله ام از تو مپندار که از دل برود
بر دلم از تو غباریست که مشکل برود
...
1. روزی که دور از برم آن خوشخرام شد
من بودم و تحملی اما تمام شد
...
1. بمن از ناز نگاهش نگرید
نگه گاه بگاهش نگرید
...
1. آنان که برخسار تو چون من نگرانند
دانند که زیبائی و ای کاش ندانند
...
1. دو هفته شد که زمن یار سرگران دارد
بطاقتی که ندارم مگر گمان دارد
...
1. از خشم و کین نگاه تو کارم بجان رسد
گرنه تلافیی زنگاه نهان رسد
...
1. مرا بتیست که دلها ازین ستم شکند
که عهد بندد و بی موجبی بهم شکند
...
1. خط بر رخ یار خوش نباشد
در گلشن و خار، خوش نباشد
...
1. دل سوخت از شتاب و به دلبر نمیرسد
این تشنهلب دریغ به کوثر نمیرسد
...
1. دارم نظری با گل کو روی ترا ماند
با ماه نوم عشقی است کابروی ترا ماند
...
1. از دیده ام فکندی وهنگام آن نبود
کردی جدائی از من و شرط آنچنان نبود
...
1. آن صبح امیدی که بدوران تو یابند
صبحیست که از چاک گریبان تو یابند
...