1 سینه صافند به هم عاقل و دیوانه ما زهد و مستی دو حبابند ز پیمانه ما
2 خشت این غمکده نقشی ز خرابی دارد جلوه سیل غباری است ز ویرانه ما
3 از خیال لب لعل تو به شور آمده ایم خنده گل نمک گریه مستانه ما
1 محشر نمک از غبار ما داشت دیوانگی انتظار ما داشت
2 با دانه و دام راز می گفت صیاد سر شکار ما داشت
3 از بیخبری خبر گرفتیم جای تو دل انتظار ما داشت
1 دیده آشوب نگاه فتنه پرداز تو را نیست پروای قیامت کشته ناز تو را
2 فیض خواری بین که رنج صید ما ضایع نشد دسته گل کرد از خون چنگل باز تو را
3 سرنوشت کار خود از من چه می پرسی؟ مپرس عشق می داند اسیر انجام و آغاز تو را
1 دل داغ در آستین بهتر است بهار گل آتشین بهتر است
2 صفا گشته مشاطه نوبهار ز آیینه روی زمین بهتر است
3 شرر قطره ابر دیوانگی است هوای جنون آتشین بهتر است
1 نوروز شد که گردد باغ از سمن لبالب از شور خنده گل گردد چمن لبالب
2 در حیرتم که دیگر چون خواب کینه بیند یاری که جرعه گیرد از خون من لبالب
1 چرایی سرگران تقصیر ما چیست بکش، در آتش افکن، مدعا چیست
2 گذشت از یک تغافل روزگارم نمی دانم نگاه آشنا چیست
1 بی رخت عمر ابد خواب فراموشم باد بزم وصلت گل خمیازه آغوشم باد
2 یادش از شغل تمنای توام باز گرفت بسته ام با تو جناغی که فراموشم باد
1 کرده ام مرغی سبکروحی امید و بیم را اضطرابم در بغل دارد گل تسلیم را
2 شوخی پرواز او بال گرفتاری خوش است می کنم در کنج عزلت سیر هفت اقلیم را
1 بیا که فال جنون کرده ایم جنگ تو را به نرخ گوهر دل می خریم سنگ تو را
2 نشان راست چرا از دلم نمی پرسی که برده است به چشم نشان خدنگ تو را
1 عالم چمن جوش بهار دم فیض است هر جلوه پنهان نمک عالم فیض است
2 دارد نظر از برگ گل تربت او مجنون شادابیش از تربیت شبنم فیض است
3 در کعبه دل گفت و شنو راه ندارد کی گوش و زبان همسفر محرم فیض است