گر دل رمیده شد سفر چاک از اسیر شهرستانی غزل 288
1. گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر
گر سر بریده شد خم فتراک بیشتر
...
1. گر دل رمیده شد سفر چاک بیشتر
گر سر بریده شد خم فتراک بیشتر
...
1. دل ندارم بیقراری بیشتر
صیدگاهی را شکاری بیشتر
...
1. سخن عمدا نمی گوید که از راز نهان مگذر
نگاهی می کند یعنی ز عمر جاودان مگذر
...
1. مگریز ای گل رعنا مگریز
نشدم سیر تماشا مگریز
...
1. خیال لعل لبش عیش تنگدستان بس
گل پیاله نمکدان می پرستان بس
...
1. ز شرم آینه رویی در آتشم که مپرس
ز دل ندادن خویی در آتشم که مپرس
...
1. سرم به حلقه فتراک بین گناه مپرس
به خون تپیده ام احوال صیدگاه مپرس
...
1. آبرو گر بایدت سرگشته چون خاشاک باش
طره هر موج دریا گو خم فتراک باش
...
1. ای از لب تو غنچه و شبنم نمک فروش
لعل تو خنده کار و دو عالم نمک فروش
...
1. در حقیقت قرب و بعد مردم دنیا غلط
آشناییها غلط نا آشناییها غلط
...
1. عالم از رنگینی پرواز ما داغ است داغ
از پر طاوس تا بال هما داغ است داغ
...
1. چون نگه حیرت پرست یک تماشا بوده ام
در طلسم یک تغافل بوده ام تا بوده ام
...