1 سینه ام قاب گل روی تو باد در مشامم حسن شب بوی تو باد
2 هرکسی خواهد رقیب من شود حاصلش چوگان جادوی تو باد
1 که داغ عاشق ناکام می تواند داد به غیر ما به که دشنام می تواند داد
2 دل به خون محبت سرشته ای دارم اگر خمار شوم جام می تواند داد
1 غبار ما به او گل می فرستد که پیغام تحمل می فرستد
2 شکار طره آشفتگیها به خوابم بوی سنبل می فرستد
1 اگر یک دم خیال سرش از دل دور میافتد چو مرهم زخم ما از دیده ناسور میافتد
1 نگاهش از دل ما بر سر نابود میرنجد چو خوی نازکی دیر آتشی شد زود میرنجد
2 دماغ آشفتهام پروانه دیوانهای دارم به یاد شعلهای میسوزد و از دود میرنجد
3 برای خاطری چون غنچه پژمرده حیرانم که چون بیند دل ما را غبارآلود میرنجد
1 سرم در محشر سودا نگنجد دلم در سینه صحرا نگنجد
1 حرفی است محبت که به گفتار نگنجد این راز در آیینه اظهار نگنجد
2 چون ذره سپردیم سراپا به نگاهی در دیده مشتاق تو دیدار نگنجد
1 عکس تو در آیینه ادراک نگنجد مجنون تو در خانه افلاک نگنجد
2 بر آتش شمشیر تو آن سرکه سپند است خورشید صفت در خم فتراک نگنجد
1 به دل زگرمی عشقم هوس نمی گنجد در آتشی که منم خار و خس نمی گنجد
2 ز بس که گشته ام از ذوق بیخودی لبریز درون سینه تنگم نفس نمی گنجد
3 دلیل راه اسیران عشق خاموشی است به گوش شوق صدای جرس نمی گنجد
1 شهید خوی گرمش مهر را در کینه میپیچد نگه در دیده میدوزد نفس در سینه میپیچد
2 عجب گر از خمارم صبح شنبه دیده بگشاید ز بس در کلبهام دود شب آدینه میپیچد