بوی چمن ز خانه به دوشان از اسیر شهرستانی غزل 336
1. بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست
گل دسته بند خار بیابان شوق کیست
...
1. بوی چمن ز خانه به دوشان شوق کیست
گل دسته بند خار بیابان شوق کیست
...
1. گلزارها ز اشک جگرتاب چشم کیست
ویرانه ها نمونه ای از آب چشم کیست
...
1. جنون بوی گل افسانه کیست
محبت گردش پیمانه کیست
...
1. بی غرض چون گردد الفت محرم و بیگانه کیست
ساقی مجلس که و مهمان که صاحبخانه کیست
...
1. گریه بیقرار پیدا نیست
نمک روزگار پیدا نیست
...
1. رفت از پیر و جوان طاقت و کس پیدا نیست
عالمی گشته گرفتار و قفس پیدا نیست
...
1. به فکر خاطر ناشاد ما نیست
دل بیگانه هیچش یاد ما نیست
...
1. ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست
گر درد به درمان نفروشیم عجب نیست
...
1. از رشک بلبلم دل حسرت نصیب نیست
از صد هزار غنچه یکی خنده زیب نیست
...
1. گرفتار کمند عشق را صیاد حاجت نیست
شهید خنجر بیداد را جلاد حاجت نیست
...
1. نام دل بردن به غیر از یاد دلبر هیچ نیست
دیدن آیینه جز عکس سکندر هیچ نیست
...
1. همزبان بزم ما غیر از در و دیوار نیست
باده می نوشیم اما نشئه ای در کار نیست
...