1 بهار تنگدلی سبز کرد حاصل ما عبیر غنچه غبار خرابه دل ما
2 زموج چون نشناسد جوهر تیغش هنوز شوق ندانسته گشت قاتل ما
3 حباب چشمه نزدیک راه تفرقه است خراب سیل غبار است خانه دل ما
4 دمید دانه و در تنگنای خوشه خزید به غیر عقده چه دید از گشاد مشگل ما
1 هر چند تپید بسمل ما خندان تر گشت قاتل ما
2 گر برق ز آبرو نیفتد خجلت زدگی است حاصل ما
3 در سینه دگر سخن نمانده است جای دل اوست یا دل ما
4 دیوانه آن نزاکت خو شد زلف پری سلاسل ما
1 جذبهها زین کوشش بیبال و پر دیدیم ما کعبه و بتخانه را در یک سفر دیدیم ما
2 هجر ما آیینه وصل است و بعد آیین قُرب هر قدر شد دور آن را بیشتر دیدیم ما
3 از غبار ما بهار چشم حیران میچکد فیضها از همت اهل نظر دیدیم ما
4 وسعت جولان موری نیست در زیر فلک عرصه کون و مکان را مختصر دیدیم ما
1 خار و گل را جوش یک پیمانه میدانیم ما سبزه بیگانه را افسانه میدانیم ما
2 خو به الفت کرده را بیگانه میدانیم ما سایه دیوانه را دیوانه میدانیم ما
3 در ریاضی کز خرامت شمع مینا روشن است نکهت گل را پر پروانه میدانیم ما
4 پیش مجنون سربلندیها خیالی بیش نیست آسمان را سایه ویرانه میدانیم ما
1 در محبت از جنون امداد می خواهیم ما دام داریم از خدا صیاد می خواهیم ما
2 در تمنای تو ناز صد گلستان می کشیم خنده از گل جلوه از شمشاد می خواهیم ما
3 گر چه از چشمش نگاه گرم هم در آتش است التفاتی هر چه باداباد می خواهیم ما
4 از نگاهی منصب آتش پرستی یافتیم ای گرفتاران مبارکباد می خواهیم ما
1 از بسکه خورد نیش خموشی بیان ما خون شد به رنگ غنچه زبان در دهان ما
2 فیض هوای شوق جهانگرد بیشتر پرواز می کند چو هما استخوان ما
3 جایی که خاک معرکه پرواز می کند گردی که بر نخاسته از جا نشان ما
4 شد استخوان سینه سطرلاب امتحان داغ تو بود اختر هفت آسمان ما
1 شیشه بر خاره به صد رنگ زدن پیشه ما بیستون معدن الماس و جگر تیشه ما
2 از گل ناله زنجیر به بار آمده ایم مگر ابریشم این ساز بود ریشه ما
3 گردش چشم تو صیادی دیگر دارد شیر را سایه آهو شمرد بیشه ما
4 سنگ طفلان چه خوش آینده بهاری دارد وقت آن شد که به گل بانگ زند شیشه ما
1 چه غم دارد دل از اندیشه ما نظر از سنگ دارد شیشه ما
2 چه شد گر بیستون الماس باشد بود لخت دل ما تیشه ما
3 نمی دانیم رمز لن ترانی چه می گوید تغافل پیشه ما
4 به صورت مور (و) در معنی چو شیریم نیستان ناله ها دل بیشه ما
1 ز عندلیب چه پرسی نشان خانه ما که پی نبرده صبا هم به آشیانه ما
2 نهاده بر لب ما عشق مهر خاموشی که گوش کس نکند نوبر ترانه ما
3 بهار رفت و نچیدیم جز گل حسرت ز آب گریه مگر سبز گشت دانه ما
4 ز بهر گمشدگان دگر صبا نگذاشت دلیل بادیه خاکستر نشانه ما
1 از می دیگر است مستی ما سر ساغر به گردن مینا
2 واژگون است کار اهل جنون خار بر سر زنیم و گل بر پا
3 پیچش زلف موج زنجیر است خط سبز است نسخه سودا
4 یکدم از خون نمی شود خالی بی تو هم چشم ماست ساغر ما