تا چند خبر پرسی از بیسروسامانها از اسیر شهرستانی غزل 109
1. تا چند خبر پرسی از بیسروسامانها
دیوانه کجا باشد در کوه و بیابانها
...
1. تا چند خبر پرسی از بیسروسامانها
دیوانه کجا باشد در کوه و بیابانها
...
1. زنجیری طرهات ختنها
سودایی جلوهات چمنها
...
1. قبله عالم میخانه خم ابروها
گردش نرگس مستانه رم آهوها
...
1. ای گلشن از بهار خیال تو سینهها
برگ گل از طراوت نامت سفینهها
...
1. خوش بهاری است قدحنوشیها
بوی گل نشئه بیهوشیها
...
1. دل آیینه خانه زنبور
دیده سوی دلم نهانیها
...
1. میرسد مست شکوه کاهیها
گله مشتاق عذرخواهیها
...
1. بس که میترسم از جداییها
میگریزم از آشناییها
...
1. دوزخ اقلیم خودنماییها
جان مرحله برهنهپاییها
...
1. سرو شوخ من بیا تنها بیا غافل بیا
مستم و بسیار مشتاقم به جان و دل بیا
...
1. عارضت گلدسته باغ نظر دارم بیا
انتظارت بیشتر از بیشتر دارم بیا
...
1. سیرگاه قدح کشان مهتاب
شوخی پیر دلجوان مهتاب
...