بی شما عمر ما از شاه نعمتالله ولی مفردات 61
1. بی شما عمر ما شده بر باد
عمر ما رفت عمر یاران باد
1. بی شما عمر ما شده بر باد
عمر ما رفت عمر یاران باد
1. بیا ای ترک سر مست سر آیی
اگر افتی چو ما خوش بر سر آیی
1. بی رنگ به نیرنگ ترا رنگی داد
خوش باش که او داده خود نستاند
1. بی مظاهر ظهور مظهر نیست
گر چه در عقل هست ظاهر نیست
1. بی واسطه این علم گر آموختهای
گنجی ز معانی خوش اندوختهای
1. پادشاهی گر همی خواهی از او
بندگی کن بندگی کن بندگی
1. پادشه روح است و ملکش چون بدن
یا رب این جان و بدن جاوید باد
1. پاک باش و پاک باز و پاک نوش
ساغر پاکی بگیر و پاک توش
1. پاک شو تا قبول او گردی
چون شدی پاک خوش نکو گردی
1. پیر رندانم بیا ای نوجوان
یاد گیر از من که آن ورزیدهام
1. پیرهن و یوسف و بو می رسد
در عقبش نیز خود او می رسد
1. تا تو خود را تمام نشناسی
خواجه را از غلام نشناسی