1 آن نور که بر هر دو جهان تابان است در ماه شب چهارده روشن آن است
1 آنها که نام خویش کریمی نهادهاند چیزی که گفتهاند همانا که دادهاند
1 آینه روشن است این تمثال جسم و جانند عین مثل و مثال
1 آینه روشن است در همه حال می نماید جمال او به کمال
1 باز گردد به برزخ جامع نیک دریاب این سخن سامع
1 باش همچون صاحب قلب سلیم ظاهراً تلوین و باطن مستقیم
1 به جان تو که جانانی ز جان محبوبتر آنی سر من و آستان تو اگر خوانی و گر رانی
1 بر سر کوی عاشقان بگذر ور توانی ز خود روان بگذر
1 بر یمین و یسار و ارض و سما جز خدا نیست یک زمان به خدا
1 بردیم ما نیاز به درگاه بی نیاز بنواخت ساز ما به کرم لطف کارساز