1 جسم و جان خوشی همی یابد تا چنین آدمی بیاراید
1 ای دل گرت آئینهٔ اخلاص جلی است از بعد نبی امام میدان که علی است
1 گفتند گلابست بدیدیم گل آب است هر چند گل آب است تو می گو که گلابست
1 در حقیقت بنده و سیّد یکی است گر تو را شک هست ما را بی شکی است
1 مشکل ما جمله حلوا کردهاند صحن ما را پر ز حلوا کردهاند
1 هر چه داری به عشق او در باز تا کند او به روی تو در باز
1 هر که در بند نفس حیوان است بندهٔ آب و چاکر نان است
1 رو طاعت و خیر کن که دین است دین تو و هم دیانت این است
1 تافته خوش آفتابی بر همه گر ببیند ور نبیند بر همه
1 بی شما عمر ما شده بر باد عمر ما رفت عمر یاران باد