1 چون من ز راه سلامت نمی رسم به سلامت مقیم کوی ملامت شدم به خیر و سلامت
1 چون که پر داد مرغ جان را باز لاجرم می کند چنین پرواز
1 چیزی که مراد دل بر آن است دلخواه من است و دلبر آن است
1 حرف و معنی جام و می را نوش کن حلقهٔ این حرف را در گوش کن
1 حسن حسن است که با حسین است گر خود حسن است و یا حسین است
1 حسن خلق و خلق می دانم ز حق عارفان دانند سر خلق خلق
1 خانهٔ دل عمارتی می کن رب خود را زیارتی میکن
1 خدمت محمود می جستی ایاز عاقبت محمود شد ما را گرفت
1 خری بر اسب و عیسی شد پیاده خر و خر کره شیخ و شیخ زاده
1 خواجه بی عقل است و سرگردان شده پیچ دستارش گواهی می دهد