1 گر بیابی کمال اهل کمال همچنان باش طالب متعال
2 به گرد نقطه چون پرگار گشتیم تا ابد می طلب کمال کمال
1 گر بیابی کمال اهل کمار همچنان باش طالب متعال
2 چون کمالات ار نهایت نیست تا ابد می طلب کمال کمال
1 گر چه دارم ساغر اسما مدام می ز خم ذات می نوشم به کام
2 ساقی سرمستم و رند حریف عاشق و معشوق و عشقم والسلام
1 رو به خاک راه او بنهاده ام خاک آن راهم به راه افتاده ام
2 گر بگوید جان بده آرم روان بنده فرمان منتظر استاده ام
1 آن گنج که مخفی بود از عالم و از آدم پیدا شده است بر من ، من محرم آن گنجم
2 گنجی که نمی گنجد در مخزن موجودات در کنج دلم گنجید در کون کجا گنجم
1 در سراپردهٔ میخانه مقامی دارم پیش رندان جهان منصب و نامی دارم
2 گر چه در صومعهٔ زهد ندارم جایی در خرابات مغان جاه تمامی دارم
1 پیش از وجود آدم بودیم با تو همدم در خلوت یگانه بنشسته هر دو با هم
2 اندر ظهور غیران گشتیم ور نه عینیم بشنو ز نعمتاللّه قول خدای فافهم
1 بگذر ز وجود و از عدم هم بگذار حدوث را قدم هم
2 این جمله هویت است دریاب اسم و صفت است و جام جم هم
1 ما گدای خودیم و شاه خودیم آفتاب خودیم و ماه خودیم
2 ملک و ملک مالک خویشیم پادشاه خود و سپاه خودیم
1 بسی نقشی که بر دیده کشیدیم به جز نور جمال او ندیدیم
2 به گرد نقطه چون پرگار گشتیم به آخر هم بدان اول رسیدیم