1 به هر صورت که ما را رو نماید ببین تا نور چشمت را فزاید
2 توان دیدن اگر لطفش به رحمت حجاب از دیدهٔ ما بر گشاید
1 در جملهٔ مرتبه بر آید در مرتبه ها همه نماید
2 وین طرفه که این همه مراتب در وحدت او نمی فزاید
1 آن کریمی که از کرم هر روز به محبان خود عطا بخشد
2 دارم امید آن کز الطافش یک کمال دگر به ما بخشد
1 نعمت خود خدا به ما بخشید این چنین نعمتی خدا بخشید
2 دنیی و آخرت به ما می داد ترک کردیم و خود به ما بخشید
1 خلعتی خوش خدا به ما بخشید خوش نوائی به بینوا بخشید
2 همه عالم به ما عطا فرمود پادشاهی به این گدا بخشید
1 عاقلان گرچه بسی دُر سفتهاند در همه بابی سخنها گفتهاند
2 در سراشان همچنان خاشاک هست تا نپنداری که خانه رفتهاند
1 عقل نفی ما سوای الله می کند عشق ما اثبات الله می کند
2 لاو الا هر دو را بر هم شکن کاین نصیحت نعمت الله می کند
1 صبری کنیم تا ستم او چه می کند با این دل شکسته غم او چه می کند
2 هر کس علاج درد دلی می کنند و ما دم در کشیده تا ستم او چه می کند
1 عاقلی کی به عاشقان ماند آن سرگل کجا نهان ماند
2 هندوئی کی بود چو ترک خوشی این چنین کی به آنچنان ماند
1 نور او را به نور او بیند هر چه بیند همه نکو بیند
2 هم از او گوید و از او شنود نه چو احول یکی به دو بیند